سخن دانشمندان (ابن معتز)

۱ نظر »

از سخنان ابن معتز: وعده دنیا به خلاف می انجامد و هستی اش به نیستی می کشد. چه بسیار خوابیده در سایه خویش را بیدار کرده است و به آنان که به امید داشته اند، خیانت ورزیده است . تا علمش منقطع شده است و به کار خویش پرداخته . نیش پشه مرگ ، رگ زندگی او را بریده است و نیروی حرکت را از وی گرفته . و رنج ها، چهره او را زرد کرده و تازگی جمالش را از میان برده اند. و همچون خطی از خاکستر در زیر سنگ ها و خاک ها در آمده . دوستان او را به خاک سپردند و در خانه ای نهادند که با کلنگ ساخته و با سنگ های تیره پوشیده شده . او همانست که همواره درمانده آرزوی خویش بود، تا در کام مرگ مستقر شد و روزگاران ، یاد او را محو کرد. و چشم ها به نیستی اش خو گرفتند.
کشکول شیخ بهایی

نکات پند آموز (سخن حکما)

بدون نظر »

بر بازوبند قابوس و شمگیر به خط او نوشته بود: اگر بی وفایی ، سرشت آدمیان است ، پس ، به هر کس اعتماد داشتن عجز است و اگر مرگ به ناچار خواهد آمد، تکیه کردن به دنیا نادانی است و اگر تقدیر حتمی ست ، پس ، دوراندیشی بیهوده است .
***************
حکیمی گفته است : اگر جویای عزتی ، آن را در اطاعت بجوی ! و اگر بی نیازی خواهی ، از قناعت بخواه ! آن که خدای را اطاعت کند، پیروزیش ‍ افزون شود و آن که قناعت پیشه کند، فقر از او دور شود.
*************
حکیمی گفت : دنیا سرای رنج هاست : آن که در طلب دنیا شتاب ورزد، خویشتن به رنج افکنده است و آن که درنگ کند، یاران خویش را.
******************
حکیمی گفت : آن که ترا برای کاری دوست دارد، با انجام آن ، رهایت کند.
**************
نیز از سخنان حکیمانست : مجلس خاصان انس دارد، نه محفل پر جمعیت .
*****************
و نیز از سخنان بزرگانست : از دوستان انصاف طلبیدن ، انصاف نیست .
******************
شاعری گفته است : ای دوستدار دنیا! دنیا از روبرو ترا فریفته است ، و چون رو بگرداند، ترا پشیمان سازد.
کشکول شیخ بهایی

حکایت بهلول وکودکان

بدون نظر »

بهلول نشسته بود و کودکان او را می آزردند و او می گفت : ((لا حول و لا قوه الا بالله )) و تکرار می کرد. چون آزردن او به دراز کشید، برخاست و با عصای خویش به آنان حمله برد و می گفت : به سردار سپاه حمله می برم و باکی ندارم که بمانم ، یا کشته شوم .
کودکان ، از ترس ، به روی هم می افتادند. بهلول گفت : سپاه شکست خورد. امیرالمؤمنین گفته بود: در جنگ پشت نکنیم و از پی گریخته نرویم و مجروح را نیازاریم .

حکایت ثمامه بن اشرس با دیوانه

بدون نظر »

ثمامه بن اشرس گفت : از سوی هارون الرشید، به تیمارستان گسیل شدم ، تا نارسایی های آنجا را بهبود بخشم . در میان دیوانگان ، جوانی زیباروی دیدم که به نظر می آید، دیوانه نیست . با او سخنی گفتم . و او گفت ای ثمامه ! تو می گویی : بنده باید پیوسته باید شکر نعمت خداوندی بگوید. و چون به گرفتاری دچار شود، شکیبایی ورزد. گفتم : چنین است . دیوانه گفت : اگر تو مست بودی و خوابیدی و غلام تو برخاست و ترا ناخواسته آزرد. بگو ببینم که این نعمتی است که باید آنرا سپاس گویی ، یا بلیه ای است که باید بر آن شکیبا باشی ؟. ثمامه گفت : شگفت زده ماندم و ندانستم که چه گویم ؟.
ادامه نوشتار »

لطایف

بدون نظر »

اصمعی گفت : شنیدم ، که بادیه نشینی می گفت : پروردگارا! مادرم را ببخش ! گفتم : از چه پدرت را نگویی . گفت : پدرم حیله ای داند تا خویش ‍ را برهاند. مادرم زنی ضعیف است .

نامه غزالی به نظام الملک

بدون نظر »

نامه ایست که ((غزالی )) به نظام الملک نوشته است و در آن ، خواهش او را که پذیرفتن تدریس در نظامیه بغداد از سوی غزالی بود و در آن وعده منصب های عالی داده شده بود، پاسخ گفته است . غزالی ، پس از آن که زهد پیشه کرد، از تدریس در نظامیه دست کشید.
((بسم الله الرحمن الرحیم : و لکل وجهه هو مولیها فاستبقوا الخیرات )). بدان ! که مردم ، در توجه کردن به آنچه بدان روی آورده اند، سه دسته اند. نخستین ، عوام اند، که به دنیای گذرا اکتفا کرده اند. و پیامبر (ص ) آنان را باز داشته است . در سخن خویش که فرموده است : هیچگاه دو گرگ درنده با گله گوسفند چنان نکنند، که مال دوست و اسرار افکار با دین وی کنند. و گروه دومین خواص قوم اند، که آخرت را بر دنیا برتری نهند و دانند که آخرت بهتر است و از این رو، در دنیا به کار نیک پردازند. پیامبر (ص ) اینان را نیز به کوتاهی در عمل نسبت داده است که فرموده است : دنیا بر آخرت جویان حرام است . و آخرت بر دنیا جویان . و این دو، بر خدا جویان . و گروه سوم ، ویژگان اند، و آنانند که دانسته اند که بالای هر چیزی ، چیز دیگری است و آن ، ناپایدار است و انسان دانا، ناپایدار را دوست ندارد. و به حقیقت دانسته اند. که دنیا و آخرت ، برخی از آفریده های خدایند و مهم ترین امور دنیای ، دو امر میان تهی اند. یعنی : خوردن و زناشویی کردن . و در این دو کار، همه حیوانات با آدمیان شریکند. و رتبه والایی نیست . بدین سبب ، از آن ، روی برتافته اند و به پروردگار خویش ‍ روی آورده اند.
ادامه نوشتار »

لطیفه

بدون نظر »

سور چرانی ، فرزند را گفت : پسرکم ! اگر در مجلسی ، جا، بر تو تنگ بود، کسی را که در کنار تست ، بگو: مبادا جای شما را تنگ کرده باشم ! و او، از جای خود می جنبد و جا بر تو باز می شود.

فضیلت احسان

بدون نظر »

زبان دانی آمد به صاحبدلی
که محکم فرومانده‌ام در گلی

یکی سفله را ده درم بر من است
که دانگی از او بر دلم ده من است

همه شب پریشان از او حال من
همه روز چون سایه دنبال من

بکرد از سخنهای خاطر پریش
درون دلم چون در خانه ریش

خدایش مگر تا ز مادر بزاد
جز این ده درم چیز دیگر نداد

ندانسته از دفتر دین الف
نخوانده بجز باب لاینصرف

خور از کوه یک روز سر بر نزد
که این قلتبان حلقه بر در نزد

در اندیشه‌ام تا کدامم کریم
از آن سنگدل دست گیرد به سیم
ادامه نوشتار »

رفع نیاز مسلمان

بدون نظر »

در حدیث معتبر از جناب موسی بن جعفر علیه السّلام منقول است که : هر که برادر مؤ من او به نزد او بیاید برای حاجتی آن رحمتی که خدابه سوی او فرستاده است ، اگر قبول کرد پس پیوند کرده است دوستی او را بدوستی ما و دوستی ما به دوستی حق تعالی موصول است ، اگر او را رد کرد و او قادر بود که حاجتش را بر آورد حق تعالی بر او مسلط گرداند در قبر ماری از آتش که او را بگزد تا روز قیامت خواه در قیامت خدا او را بیامرزد خواه عذاب کند.
****************
از حضرت امام محمد باقر علیه السّلام منقول است که : مؤ منی که برادر مؤ منش حاجتی بنزد او بیاورد و او قادر نباشد بر برآوردن حاجت او دلش غمگین شود، بسبب این خدا بهشت را بر او واجب گرداند.
****************
از حضرت صادق علیه السّلام منقول است که : مؤ منی که در حاجت برادر مؤ من خود راه رود ده حسنه برای او نوشته شود، و ده گناه از او محو شود و ده درجه در بهشت برای اوبلند شود، برابر ده بنده آزاد کردن باشد و بهتر باشد از اعتکاف یک ماه در مسجدالحرام .
****************
از حضرت امام رضا علیه السّلام منقول است که : خدا را بندگان هست که سعی میکنند درحاجت مردم ایشان ایمن هستند در روز قیامت و هر که دل مؤ منی را شاد کند، حق تعالی روز قیامت دل اورا شاد کند، حضرت امام محمد باقر علیه السّلام فرمود که هر که راه رود برای بر آوردن حاجت برادر مسلمان ، خدا هفتاد و پنج هزار ملک را بفرستد که او را سایه کند، به هر قدمی برای او حسنه بنویسند، و گناه او را محو کنند و درجه اورا بلند کنند، چون از کارسازی او فارغ شود ثواب حج و عمره درنامه عملش بنویسند.
****************
حضرت صادق علیه السّلام فرمود که : چون راه روم در حاجت برادر مسلمان دوست تر میدارم از آزاد کردن هزار بنده ، هزار کس را بر اسبان زین ولجام کرده سوار کنم و به جهاد بفرستم .
****************
در حدیث دیگر فرمود که هر که سعی کند، راه رود در حاجت برادر مسلمان خود از برای رضای خدا حقتعالی برای او هزار هزار حسنه بنویسد، که به سبب آنها خویشان و همسایگان و آشنایان اورا بیامرزد و بیامرزد هر که را به او نیکی کرده باشد، در قیامت به او خطاب رسد که داخل جهنم شو و هر که در دنیا بتو نیکی کرده است ، او را از جهنم بیرون آور و داخل بهشت کن مگر آن که دشمن اهل بیت رسول صلّی اللّه علیه وآله وسلّم باشد، فرمود که حقتعالی فرموده است که خلایق عیال منند، محبوب ترین ایشان نزد من کسی است که به ایشان مهربانتر باشد، سعی در برآوردن حاجت ایشان بیشتر کند، فرمود هر که بفریاد رسد برادر مؤ من غمگین مضطر خود را در هنگام شدت و سختی پس غم او را بردارد، حاجت او را برآورد، حقتعالی واجب گرداند برای او هفتاد و دو رحمت که یکی را در دنیا به او بدهد که کارهای دنیای او به آن ساخته شود، و هفتاد و یک رحمت دیگر را برای او ذخیره کند برای ترسها و شدت های روز قیامت ، فرمود که هر که غمی از مؤ منی بردارد حقتعالی غم های آخرت را از او بردارد، چون از قبر بیرون آید دلش مطمئن و شاد باشد و هر که مؤ منی را طعام دهد حقتعالی او را از میوه های بهشت طعام دهد و هر که مؤ منی را آب دهد حقتعالی از شراب سر به مهر بهشت او را آب دهد.
****************
در حدیث دیگر فرمود که هر که غمی از مؤ منی بردارد حقتعالی حاجت دنیا و آخرت او را برآورد، هر که عیب مؤ منی را بپوشاند حقتعالی هفتاد عیب از عیبهای دنیا و آخرت او را بپوشاند، تا مؤ من در یاری برادر مؤ من است خدا یاور او است .
حلیه المتقین
براوردن حاجت مومن
شاد کردن دل مومن

برآوردن حاجت مسلمان

بدون نظر »

امام صادق (ع) فرمود هر که یک حاجت برای برادر مؤ من خود برآورد حقتعالی در قیامت صد هزار حاجت او را برآورد، که یکی از آنها بهشت باشد و دیگری آنکه خویشان و آشنایان خود را داخل بهشت کند، اگر ناصبی نباشند.
****************
در حدیث دیگر فرمود که برآوردن حاجت مؤ من بهتر است از هزار بنده آزاد کردن و هزار اسب در راه خدا به جنگ فرستادن .
در حدیث دیگر فرمود، که بهتر است از بیست حج که در هر حجی صاحبش صد هزار درهم صرف کند.
****************
در حدیث معتبر از حضرت امام محمد باقر علیه السّلام منقول است که : یک حج بهتر است از هفتاد بنده آزاد کردن و خرج کشیدن و نفقه دادن اهل یک خانه از مسلمان که ایشان را سیر کند و بپوشاند و روی ایشانرا او سئوال کردن حفظ کند، بهتر است از هفتاد حج .
****************
در حدیث حسن از حضرت امام جعفر صادق علیه السّلام منقول است که : هر که هفت شوط طواف در دور خانه کعبه بکند حقتعالی برای او شش هزار حسنه بنویسد، شش هزار گناه محو کند، شش هزار درجه برای او بلند کند، وشش هزار حاجت او را بر آورد، بر آوردن حاجت مؤ من بهتر است از ده طواف .
****************
در حدیث دیگر فرمود که هر مسلمانی که حاجت مسلمانی را بر آورد، حق تعالی او را ندا کند که ثواب تو بر من است و راضی نمیشوم برای تو به غیر از بهشت .
****************
در حدیث دیگر فرمود که چون کسی برای برآوردن حاجت مؤ من راه رود حق تعالی دوملک را موکل گرداند از جانب راست و چپش که برای او استغفار کنند، دعا کنند که حاجتش برآورده شود.
حلیه المتقین
شاد کردن دل مومن

شاد کردن مومن