در حدیث معتبر منقول است: اسیری چند را به نزد حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم آوردند از کافران، پس یکی از ایشان را پیش آوردند که گردن بزنند، در آن حال حضرت جبرئیل نازل شدو گفت: یا محمّد! این اسیر که می خواهی گردنش را بزنی به مردم طعام می خورانید و مهمان داری می کرد و خرج هایی که در میان قبیله واقع می شد می داد و بارهای گران اهل خود را بر دوش خود برمی داشت. پس حضرت به آن اسیر فرمودند که حق تعالی چنین وحی فرستاده است و من تو را آزاد کردم از کشتن به این خصلت ها. آن اسیر گفت: پروردگار تو این خصلت ها را دوست می دارد؟ فرمود: بلی. اسیر گفت: شهادت می دهم به وحدانیت خدا و به پیغمبری تو. به حق آن خداوندی که تو را به راستی فرستاده است، که هرگز از مال خود کسی را برنگردانیده ام.