رسول خدا (ص)، ای شمعون به درستی تو دشمنانی داری که با تو بجنگند تا دینت را ببرند و اینان جن باشند و انس اما از انس مردمی باشند که از آخرت نصیبی ندارند و بدان چه نزد خداست رغبتی ندارند همانا همّ آنها اینست که مردم را بکارشان سرزنش کنند و از آنان خرده گیرند، و خود را سرزنش نکنند و از کردار خود بر حذر نباشند، اگر بینند خوبی بر تو حسد برند و گویند خودنما است، و اگر نگرند بدی گویند خیری در او نیست. و اما دشمنان تو از جن شیطان و لشکر اویند و هر گاه نزد تو آید و گویند پسرت مرد بگو همانا هر زنده آفریده شده تا بمیرد پاره تنم ببهشت در آمد راستی که مرا شاد میکند. و هر گاه نزد تو آید و گوید مالت از دست رفت بگو سپاس خدا را که داد و گرفت و زکاه را از من ساقط کرد و زکاتی بر من نیست.

و هر گاه نزد تو آید و گوید مردم بتو ستم کنند و تو ستم نکنی بگو همانا در قیامت مؤاخذه بر آنها است که بمردم ستم کنند و بر نیکوکاران مؤاخذه نیست. و هر گاه نزد تو آید و گوید چه اندازه احسان میکنی و مقصودش اینست که تو را خودبین کند بگو بدکاری من از نیکوکاریم بیش است. و هر گاه نزد تو آید و گوید چه بسیار نماز میخوانی بگو غفلت من از نمازم بیش است. و چون بتو گوید چه اندازه بمردم میدهی بگو آنچه میستانم از آنچه میدهم بیشتر است و چون بتو گوید چه بسیار بتو ستم کنند بگو آنها که ستمشان کنم بیشترند. و هر گاه نزد تو آید و گوید چه اندازه کار میکنی ؟ بگو: دیر زمانیست نافرمانی کردم؛ و هر گاه نزد تو آید و گوید می بنوش بگو گرد گناه نگردم؛ و چون نزد تو آید و گوید آیا دنیا را دوست نداری ؟ بگو من آن را دوست ندارم که دیگران را فریفته است.
تحف العقول

مطالب مشابه
نشانه اقسام مردم در گفتگوی شمعون با پیامبر اسلام (ص)
نشانه های نادان در گفتگوی پیامبر (ص) با شمعون
نشانه های اسلام در گفتگوی شمعون با پیامبر اسلام (ص)
پرسش وپاسخ پیامبر (ص) با شمعون ابن لاوی
پرسش وپاسخ پیامبر (ص) با شمعون ابن لاوی۲