حقوق همسایه

بدون نظر »

از حضرت رسول صلّی اللّه علیه وآله وسلّم منقول است که : پیوسته مرا جبرئیل وصیت مینمود به رعایت همسایه تا آنکه گمان کردم که برای او میراثی قرار خواهد داد و فرمود که هر که همسایه خود را آزار کند حقتعالی بوی بهشت را بر او حرام گرداند، ماءوای او جهنم باشد،
**********************
فرمود که هر که از همسایه اش بقدر یک شبر** زمین خیانت کند، خدایتعالی آن زمین را تا طبقه هفتم طوقی گرداند و در گردن او اندازد تا چون او را بمقام حساب آورند طوق در گردن او باشد، مگر آنکه توبه کند، آن زمین را پس دهد.
***********************
از حضرت صادق علیه السلام منقول است که : هر که آزار خود را از همسایه باز دارد حقتعالی در روزقیامت از گناهان او درگذرد،

**********************
از حضرت رسول صلّی اللّه علیه وآله وسلّم منقول است که سه چیز است که بدترین بلاها است ، پادشاهی یا صاحب حکمی که اگر احسان باو کنی شکر نکند و اگر بدی کنی نگذرد و همسایه که چشمش تو را بیند ودلش مرگ تو را خواهد، اگر نیکی ببیند بپوشاند و مذکور نسازد و اگر بدی ببیند ظاهر کند ومنتشر گرداند، زنی که اگر حاضر باشی ترا شاد نگرداند، اگر غایب باشی خاطرت به او مطمئن نباشد.

**********************
در حدیث دیگر فرمود که هر که آزار همسایه کند، برای طمع در خانه او خدا خانه او را به همسایه برساند.
حلیه المتقین
_____________________
پی نوشت
شبر =شبر. [ ش َ ] (ع مص ) پیمودن جامه به وجب . (از قاموس ). به دست پیمودن جامه . (منتهی الارب ). مأخوذ از شِبر به معنی وجب است همانطور که ذرع از ذراع مأخوذ است . (از اقرب الموارد). || شخصی که کاری را انجام میدهد و تاب و توان آن را ندارد میگویند: «من لک بأن تشبر البسیطه؛ ترا چه که کره ٔ خاک را وجب کنی ». (از تاج العروس ) (از اقرب الموارد)
شبر

(ش ) [ ع . ] (اِ.) وجب .

در نام گذاری امام حسن مجتبی (ع)

بدون نظر »

مشهور آن است که ولادت حضرت امام حسن علیه السّلام در شب سه شنبه نیمه ماه مبارک رمضان سالم سوّم هجرت واقع شد و بعضی سال دوّم گفته اند. اسم شریف آن حضرت حَسَن بود و در تورات شَبَّر است ؛ زیرا که (شَبَّر) در لغت عبری حسن است و نام پسر بزرگ هارون نیز شبّر بود، کُنیَت آن حضرت ابومحمّد است ، و القاب آن بزرگوار: سیّد و سبط و امین و حجت و برّ و نقیّ و زکیّ و مجتبی و زاهد وارد شده است
************
ابن بابویه به سندهای معتبر از حضرت امام زین العابدین علیه السّلام روایت کرده است که چون امام حسن علیه السّلام متوّلد شد، حضرت فاطمه علیهاالسّلام به حضرت امیر علیه السّلام گفت که او را نامی بگذار، گفت : سبقت نمی گیرم در نام او بر حضرت رسالت صلی اللّه علیه و آله و سلّم پس او را در جامه زردی پیچیدند به خدمت حضرت رسول صلی اللّه علیه و آله و سلّم آوردند، آن حضرت فرمود: مگر من شما را نهی نکردم که در جامه زرد نپیچید او را؟ پس آن جامه زرد را انداخت و آن حضرت را در جامه سفیدی پیچید. و به روایت دیگر زبان خود را در دهان حضرت کرد و زبان آن حضرت را می مکید پس از امیرالمؤ منین علیه السّلام پرسید که او را نامی گذاشته ای ؟ آن حضرت فرمود که برتو سبقت نخواهم گرفت در نام ، حضرت رسول صلی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود که من نیز سبقت بر پروردگار خود نمی گیرم پس حق تعالی امر کرد به جبرئیل که از برای محمّد صلی اللّه علیه و آله و سلّم پسری متولّد شده است برو به سوی زمین سلام مرا به او برسان و تهنیت و مبارک باد بگوی و بگو که علی نسبت به تو به منزله هارون است به موسی ، پس او را مسمّی کن به اسم پسر هارون .
پس جبرئیل بر آن حضرت نازل شد و آن حضرت را مبارک باد گفت و گفت که حق تعالی فرموده که این مولود را به اسم پسر هارون نام کن ؛ حضرت فرمود که اسم او چه بوده ؟ جبرئیل گفت اسم او شَبَّر، آن حضرت فرمود که لغت من عربی است . جبرئیل گفت : او را حسن نام کن ؛ پس او را حسن نام نهاد و چون امام حسین علیه السّلام متولد شد حق تعالی به جبرئیل وحی کرد که پسری از برای محمّد صلی اللّه علیه و آله و سلّم متولّد شده است برو او را تهنیت و مبارک باد بگو و بگو که علی از تو به منزله هارون است از موسی پس او را به نام پسر دیگر هارون مسمّی گردان .
چون جبرئیل نازل شد بعد از تهنیت ، پیغام ملک عَلاّم را به حضرت خیر الاَنام (علیه و علی آله آلاف التحیّه والسلام ) رسانید حضرت فرمود که نام آن پسر چه بود؟ جبرئیل گفت : شبیر، حضرت فرمود: زبان من عربی است ، جبرئیل گفت : او را حسین نام کن که به معنی شبیر است پس او را حسین نام کرد.
منتهی الامال