مسعودی ، در ((شرح مقامات )) حکایت کرده است که چون مهدی – خلیفه عباسی – به بصره وارد شد، ((ایاس بن معاویه )) را دید و در حال او کودکی بیش نبود و چهار صد تن از دانشمندان و سالخوردگان به دنبالش می رفتند. مهدی ، کارگزار خویش را گفت : در میان اینان جز این نوجوان ، سالخورده ای نیست که پیشاپیش آنان حرکت کند؟ سپس ‍ مهدی ، رو به ((ایاس )) کرد و گفت : جوان چند سال داری ؟ و او گفت : خدا زندگی امیر را طولانی کناد! همسن ((اسامه بن زید بن حارثه ))ام که پیامبر (ص ) او را به امیری سپاه برگزید و ابوبکر و عمر نیز در میان آنان بودند. مهدی گفت : پیش آی ! – خداوند ترا برکت دهاد!
*****************
ادامه نوشتار »