سخن بزرگان

بدون نظر »

آن که خویش را گرامی دارد، دنیا در چشم او خوار است
*****************
به روزگار کودکی اسکندر، ارسطو او را گفت : چون به فرمانروایی رسی ، مرا در کجا جای خواهی داد؟ و او گفت : آنجا که فرمانبریت قرار دهد.
**********************
خدایش پاداشن نیک دهاد!
از دوستت پاکی ها را بپذیر! و کدورت ها را رهاکن ! روزگار عمر، کوتاه تر از آنست که دوست را سرزنش کنی
*********************.

امیرالمومنین (ع ) فرمود: نسبت همه شهرها بر تو یکسانست . بهترین شهرها آنست که خواسته های تو را بر آورد.
سخن نیکو صدقه است
. صدقه ، خویشان را هم صدقه و هم صله است .
****************************
در حدیث آمده است : هرگاه ((هدیه )) از دری وارد شود، ((امانت )) از در بیرون رود. و نیز: خردمند، آنست که امروز از بهر فردا بکوشد، پیش از آن که کار از دست برود.
کشکول شیخ بهایی

برآوردن حاجت مسلمان

بدون نظر »

امام صادق (ع) فرمود هر که یک حاجت برای برادر مؤ من خود برآورد حقتعالی در قیامت صد هزار حاجت او را برآورد، که یکی از آنها بهشت باشد و دیگری آنکه خویشان و آشنایان خود را داخل بهشت کند، اگر ناصبی نباشند.
****************
در حدیث دیگر فرمود که برآوردن حاجت مؤ من بهتر است از هزار بنده آزاد کردن و هزار اسب در راه خدا به جنگ فرستادن .
در حدیث دیگر فرمود، که بهتر است از بیست حج که در هر حجی صاحبش صد هزار درهم صرف کند.
****************
در حدیث معتبر از حضرت امام محمد باقر علیه السّلام منقول است که : یک حج بهتر است از هفتاد بنده آزاد کردن و خرج کشیدن و نفقه دادن اهل یک خانه از مسلمان که ایشان را سیر کند و بپوشاند و روی ایشانرا او سئوال کردن حفظ کند، بهتر است از هفتاد حج .
****************
در حدیث حسن از حضرت امام جعفر صادق علیه السّلام منقول است که : هر که هفت شوط طواف در دور خانه کعبه بکند حقتعالی برای او شش هزار حسنه بنویسد، شش هزار گناه محو کند، شش هزار درجه برای او بلند کند، وشش هزار حاجت او را بر آورد، بر آوردن حاجت مؤ من بهتر است از ده طواف .
****************
در حدیث دیگر فرمود که هر مسلمانی که حاجت مسلمانی را بر آورد، حق تعالی او را ندا کند که ثواب تو بر من است و راضی نمیشوم برای تو به غیر از بهشت .
****************
در حدیث دیگر فرمود که چون کسی برای برآوردن حاجت مؤ من راه رود حق تعالی دوملک را موکل گرداند از جانب راست و چپش که برای او استغفار کنند، دعا کنند که حاجتش برآورده شود.
حلیه المتقین
شاد کردن دل مومن

شاد کردن مومن

علت اختلاف در تفسیر قران

بدون نظر »

سلیم بن قیس گوید: به امیرالمؤمنین علیه السلام عرض کردم. من از سلمان و مقداد و اباذر چیزی از تفسیر قرآن هم احادیثی از پیغمبر (ص) شنیده‏ام که با آنچه در نزد مردم است مخالفست و باز از شما می‏شنوم چیزی که آنچه را شنیده‏ام تصدیق می‏کند، و در دست مردم مطالبی از تفسیر قرآن و احادیث پیغمبر می‏بینم که شما با آنها مخالفید و همه را باطل می‏دانید، آیا عقیده دارید مردم عمدا بر رسول خدا دروغ می‏بندند و قرآن را به رأی خود تفسیر می‏کنند؟ سلیم گوید: حضرت به من توجه کرد و فرمود، سؤالی کردی اکنون پاسخش را بفهم.
همانا نزد مردم حق و باطل و راست و دروغ و ناسخ و منسوخ و عام و خاص و محکم و متشابه و خاطره درست و نادرست همه و در زمان پیغمبر(ص) مردم بر حضرتش دروغ بستند تا آنکه میان مردم بسخرانی ایستاد و فرمود: (((ای مردم همانا دروغ بندان بر من زیاد شده‏اند هر که عمدا بمن دروغ بندد باید جای نشستن خود را دوزخ داند.))) سپس بعد از او هم بر او دروغ بستند همانا حدیث از چهار طریقی که پنجمی ندارد بشما میرسد.
اول شخص منافقی که تظاهر به ایمان می‏کند و اسلام ساختگی دارد عمدا دروغ بستن به پیغمبر پروا ندارد و آن را گناه نمی‏شمارد، اگر مردم بدانند که او منافق و دروغگوست از او نمی‏پذیرند و تصدیقش نمی‏کنند لیکن مردم میگویند این شخص همدم پیغمبر بوده و او را دیده و از او شنیده است مردم از او اخذ کنند و از حالش آگهی ندارند در صورتی که خداوند پیغمبرش را از حال منافقین خبر داده و ایشان را توصیف نموده و فرموده است (۳ سوره ۶۳) (((چون ایشان را بینی از ظاهرشان خوشت آید و اگر سخن گویند بگفتارشان گوش دهی ))) منافقین پس از پیغمبر زنده ماندند و به رهبران گمراهی و کسانیکه با باطل و دروغ و تهمت مردم را بدوزخ خوانند پیوستند و آنها پستهای حساسشان دادند و بر گردن مردمشان سوار کردند و بوسیله آنها دنیا را بدست آوردند زیرا مردم همراه زمامداران و دنبال می‏روند مگر آنرا که خدا نگهدارد این بود یکی از چهار نفر.
دوم کسی که چیزی از پیغمبر (ص) شنیده و آن را درست نفهمیده و به غلط رفته ولی قصد دروغ نداشته آن حدیث در دست او است. به آن معتقد است و عمل می‏کند و بدیگران می‏رساند و می‏گوید من این را از رسول خدا (ص) شنیدم. اگر مسلمین بدانند که او به غلط رفته نمی‏پذیرندش و اگر هم خودش بداند اشتباه کرده و آن را رها می‏کند.
سوم شخصی که چیزی از پیغمبر (ص) شنیده که به آن امر می‏فرمود سپس پیغمبر از آن نهی فرموده و او آگاه نگشته یا نهی چیزی را از پیغمبر شنیده و سپس آن حضرت به آن امر فرموده و او اطلاع نیافته پس او منسوخ را حفظ کرده و ناسخ را حفظ نکرده اگر او بداند منسوخ است ترکش کند و اگر مسلمین هنگامی که از او می‏شنوند بدانند منسوخ است ترکش کنند.
ادامه نوشتار »

معنی فیلسوف

بدون نظر »

فلسفه ، کلمه ایست یونانی به معنی : دوستداری دانش و ((فیلسوف ))، در اصل ((فیلاسوف )) است به معنی : دوستدار دانش . فیلا دوستدار و سوف : دانش .
کشکول شیخ بهایی

حقوق خویشاوندان

۱ نظر »

در احادیث معتبره بسیار وارد شده است ، که رحم در روز قیامت چنگ در عرش الهی میزند و میگوید پروردگارا هر که مرا در دنیا صله کرده است ، تو امروز او را برحمت خود وصل کن و هر که مرا قطع کرده است ، در دنیا تو امروز او را از رحمت خود قطع کن .
**********************
در احادیث بسیار منقول است که نیکی با خویشان کردن باعث قبولی اعمال است و مال را زیاد میکند و بلاها را دفع میکند، عمر را دراز میکند، حساب قیامت را آسان میکند.
در حدیث حسن از حضرت رسول صلّی اللّه علیه وآله وسلّم منقول است که دو طرف صراط امانت وصله رحم است ،پس کسیکه در امانت مردم خیانت نکرده است ، با خویشان خود نیکی کرده از صراط بآسانی میگذرد، زود ببهشت میرود و کسیکه خیانت در امانتها کرده و قطع صله رحم کرده است ، عمل دیگر او را نفع نمیدهد و صراط او را آتش میافکند.
حضرت صادق علیه السلام فرمود که صله رحم کردن و با همسایگان نیکو سلوک کردن خانه ها را آبادان می کند، عمرها را زیاد می کند.
از حضرت رسول صلّی اللّه علیه وآله وسلّم منقول است که هیچ عملی ثوابش زودتر از صله رحم نمی رسد.
در حدیث حسن از حضرت صادق علیه السلام منقول که ما چیزی را نمی دانیم که عمر را زیاد کند مانند صله رحم تا آنکه گاهست که شخصی سه سال از عمرش مانده است ، بسبب صله رحم سی وسه سال میشود، گاه هست که کسی از عمرش سی وسه سال مانده است ، بسبب قطع صله رحم سه سال میشود.
در حدیث موثق منقول است که شخصی از آنحضرت سؤ ال کرد که خویشان دارم که شیعه نیستند آیا ایشان را برمن حقی هست ، فرمود بلی حق رحم را هیچ چیز قطع نمی کند، اگر شیعه باشند دو حق دارند یکی رحم و یکی حق اسلام و فرمود که صله رحم و نیکی با برادران مؤ من حساب قیامت را آسان میکند، از گناهان نگاه میدارد پس صله رحم و نیکی با برادران را ترک مکنید، اگر چه بسلام کردن و نیکو جواب سلام دادن باشد.
حلیه المتقین

خبری از آینده عراق از امام صادق (ع)

بدون نظر »

سدیر صیرفى گوید
خدمت امام صادق (ع) بودم و جماعتی از اهل کوفه نیز حضور داشتند، حضرت به آنان رو کرده فرمود: حجّ کنید پیش از آنکه نتوانید به حجّ بروید، حجّ کنید پیش از آنکه راه خشکی بسته شود، حجّ کنید پیش از خراب شدن مسجدی در عراقین که بین درختان خرما و نهرها واقع است ، حجّ کنید پیش از آنکه بریده شود آن درخت سدری که در زوراء (بغداد) است و بر ریشه درخت خرمائی که مریم علیهما السّلام خرمای تازه از آن چید روئیده است ، در آن وقت است که از حجّ باز داشته شوید، و میوه ها نارس و دچار کمبود شود، و شهرها را قحطی فرا گیرد، و به گرانی قیمت اجناس و جور سلطان گرفتار آئید، و ظلم و تجاوز همراه با بلا و وبا و گرسنگی در میان شما آشکار شود، و آشوبها از هر سوئی بر سرتان سایه افکند. پس وای بر شما ای اهل عراق از آن وقت که پرچمهائی از خراسان بسوی شما آید، و وای بر اهل ری از جانب ترکان ، و وای بر اهل عراق از جانب اهل ری ، و وای بر آنان از مردمی کوسه .
سدیر گوید: عرض کردم : مولای من کوسگان کیانند؟ فرمود: قومی که گوشهای آنان مانند گوشهای موش کوچک است ، لباسشان از آهن است ، و سخنشان مثل سخن شیاطین ، حدقه چشمهاشان کوچک است ، و همگی بی مو هستند، از شرّ آنان به خدا پناه ببرید، آنان کسانی هستند که خداوند دین را بدست آنان گشایش دهد، و آنان سبب آشکار شدن امر ما هستند

روح وجسم

بدون نظر »

پژوهنده ای گفته است : روح ، گوهری روحانی ست که جسمانی نیست و درون بدن و بیرون آن نیز نیست . اما رابطه آن با جسم ، همچون رابطه عاشق و معشوقست . و این نظر را غزالی نیز در یکی از کتابهایش آورده است .
امام علی (ع ) فرمود: روح در جسم همچون معنی در لفظ است . و صفدی گفته است : مثالی از این زیباتر ندیده ام .
*****************
متکلمى را از ((روح )) و ((نفس )) پرسیدند. گفت : روح ، همان ((ریح )) است و ((نفس ))، همان ((نفس )). پرسنده گفت : بنابراین ، انسان چون نفس کشد، نفسش بیرون آید و چون ضرطه زند، روحش . و حاضران خندیدند.

شماره حروف وکلمات قران

بدون نظر »

شمار حروف و کلماتى که در قرآن آمده است :
کلمات ۷۶۶۴۴۰ ص ۱۲۸۴
حروف ۷۲۲۳۳۲ ض ۱۲۰۰
الف ۴۰۷۹۲ ط ۸۴۰
ب ۱۱۴۰ ظ ۹۳۲۰
ت ۱۲۹۹ ع ۱۰۲۰
ث ۱۲۹۱ غ ۷۴۹۹
ج ۳۲۹۳ ف ۲۵۰۰
ح ۱۱۷۹ ق ۵۲۴۰
خ ۲۴۱۹ ک ۲۲۰۰۰
د ۴۳۹۸ ل ۲۶۵۹۱
ذ ۴۸۴۰ م ۲۰۵۶۰
ر ۱۰۹۰۳ ن ۲۰۳۶
ز ۹۵۸۳ و ۱۳۷۰۰
س ۴۵۹۱ ه‍ ۷۰۰
ش ۲۵۱۳۳ ى ۵۰۲
کشکول شیخ بهایی

معنی عشق از زبان جنید

بدون نظر »

جنید گفت : عشق ، الفتی ست الهی و الهامی ست اشتیاق آمیز، که پروردگار، آن را بر هر موجودی زنده ای واجب داشته است ، تا لذتهای بزرگی را درک کند، که جز به وسیله آن ، الفت دست نمی دهد. و آن ، فطری ست . و ارباب معرفت از وجود آن آگاهند. پس ، هر کسی به قدر استعدادش عاشق است .
از این رو، بالاترین مرتبه دنیوی ، از آن پارسایانست که از دنیا روی بر تافته اند، با آن که ظواهر دنیا را با چشم می بینند و به آخرت روی آورده اند، با آن که تنها، خبری از آن شنیده اند..

ستم و ستم گری

بدون نظر »

یکی از پادشاهان گفت : من شرم دارم تا به کسی ستم کنم که یاوری جز خدا نمی یابد.
******************
صوفیی به مردی گذشت که حجاج او را بردار کرده بود. و گفت : پروردگارا شکیبایی تو بر ستمگران ، ستمدیدگان را بیشتر زیان دارد. شب به خواب دید که رستاخیز شده است و او به بهشت راه یافته و آن به دار کشیده را در اعلی علیین دید به ناگه منادی ندا داد: بردباریم بر ستمگران ، ستمدیدگان را به اعلی علیین می رساند.
**********************
حکیمی گفته است : ستم در فطرت آدمی ست . و یکی از دو علت ، آن را مانع می آید. یا علت دینی است . مثل : ترس از رستاخیز، و یا سیاسی ست مثل ترس از شمشیر. ابوالطیب آن را در شعر به کار گرفته است : ستم ، خوی آدمی ست و اگر کسی را بیابی که ستم نکند، علتی دارد.
کشکول شیخ بهایی