بدان ! که انس و خوف و شوق ، از نشانه های ((محبت ))اند. جز این که این نشانه ها به حسب نگرش دوستدار، متفاوت اند. و بستگی دارد، به این که : در آن وقت ، چه چیز بر او غلبه داشته است .
هر گاه ، دوستدار، از پس پرده های غیب ، به منتهای جمال محبوب ، توجه کند، و خویش را ناچیزتر از آن بیند، که بتواند به کنه جلال او برسد، دل ، به طلب بر انگیخته می شود، و هیجان و حرکتی در او پدید می آید و این حالت را((شوق )) می نامند که هر چه بیشتر به امر غایب ، اظهار اشتیاق می کند.
اگر قرب به محبوب بر او چیره شود، و بر اثر گشایشی که در او پدید آمده ، به مشاهده حضور نایل شود، و تنها، به مشاهده جمال حاضر مکشوف باشد، و توجهی به دوری از آن ، نداشته باشد، دل ، به آنچه که می بیند، شاد می شود. و این حالت را ((انس )) گویند.
اما، اگر نظر او به صفات ((عزت )) و استغنای محبوب ، متوجه باشد، و در خویش ، احساس زوال و دوری نکند، و از این حالت احساس ‍ دردمندی دل کند، این دردمندی را ((خوف )) گویند و این اعمال ، تابع این ملاحظاتست
کشکول شیخ بهایی