تهمت

بدون نظر »

ابـن ابى یعفور از امام صادق علیه السلام حدیث کند که فرمود: هر که بمرد مؤ من یا زن مـؤ مـنـه بـهـتـان زنـد بـآنـچـه در او نـیـسـت ، خـداونـد او را در طـیـنـت خبال برانگیزد و نگهدارد تا از آنچه گفته بیرون آید، گوید: من عرض کردم : طینت چیست ؟ فرمود: چرکى است که از فرج زنان بدکاره بیرون آید.

شــرح :
معناى کلام حضرت که فرمود: (((تا از آنچه گفته بیرون آید))) ممکن است کنایه از دوام و خـلود بـاشـد زیـرا اثـبـات آن بـر او مـمـکـن نـیـسـت چـونـکـه بـهـتـان زده ، و مـحـتـمـل اسـت مـقصود پاک شدن از چرکى گناه بوسیله آتش باشد، و طیبى در شرح مشکوه گـفـتـه اسـت : یـعـنـى تـوبـه کـنـد یا پاک شود، و مجلسى (ره ) فرماید: شاید مقصودش توبه در دنیا باشد لکن بعید است .
اصول کافی جلد ۴ باب غیبت وبهتان روایت ۵

بهترین کردار

بدون نظر »

زهـرى گـویـد: از حـضرت على بن الحسین (ع ) پرسیدند: بهترین کردارها در نزد خداوند چـیـسـت ؟ فـرمود: کردارى پس از شناختن خداى عزوجل و شناختن پیغبرش صلى الله علیه و آله بهتر از بغض دنیا نیست ، زیرا که براى آن شعبه هاى بسیارى است ، و براى گناهان نـیـز شعبه هائى است ، پس اول چیزى که بوسیله آن نافرمانى خداوند شد کبر بود و آن گـنـاه شـیطان بود آن هنگام که سر باز زد و تکبر ورزیده و از کافرین شد، سپس حرص اسـت و آن گـنـاه آدم و حـوا عـلیـهـم السـلام بـود آنـ هـنـگـام کـه خـداونـد عزوجل به آندو فرمود: (((بخورید از هر جا که مى خواهید و نزدیک نشوید بدین درخت که مـیـشـویـد از سـتـمـگـران ))) (سـوره اعـراف آیـه ۱۹) و آنـدو دنـبـال چـیزى رفتند که بدان نیازى نداشتند، و این خوى در نژادشان تا روز رستاخیز در آمـد و روى هـمـیـن اسـت کـه بـیـشـتـر آنچه آدمیزاد به جستجوى آن است چیزهائیست ک بدان نیاز نـدارد، سـپـس حـسـد اسـت و آن گـنـاه فـرزنـد آدم (قـابـیـل ) اسـت ، آنـهـنـگـام که ببرادرش (هابیل ) حسد ورزید و او را کشت ، و از این منشعب میشود: دوستى زنان ، دوستى دنیا، دوستى ریـاسـت ، دوسـتى راحتى (و راحت طلبى ) دوستى سخنورى و گفتار، دوستى برترى بر دیگران ، دوستى ثروت ، و اینها هفت خصلت است که همه آنها در دوستى دنیا گرد آمده ، و پـیـمبران و دانشمندان پس از شناختن آن گفته اند: دوستى دنیا سر هر گناهى است ، و دنیا دو قسم دنیا است ، دنیاى بلاغ (یعنى بمقدار ضرورت زندگى ، یا بمعناى وسیله رسیدن به آخرت ) و دنیاى ملعون .
اصول کافی جلد ۴ باب دوستی دنیا وحرص بر آن روایت ۸