آماده شدن برای آخرت موعظه ای از امیر مومنان

بدون نظر »

اما بعد. دنیا روی در رفتن دارد و بانگ وداع برداشته و آخرت روی درآمدن دارد و بناگاه ، رخ می نماید. بدانید، که امروز، روز به تن و توش ‍ آوردن اسبان است و فردا روز مسابقه . هر که پیش افتد، بهشت جایزه اوست و هر که واپس ماند، آتش جایگاه او. آیا کسی نیست ، که پیش از آنکه مرگش در رسد، از خطای خود توبه کند؟ آیا کسی نیست ، که پیش از بدحالی و شوربختی ، برای خویش کاری کند بدانید که شما در این روزهای عمر غرق امیدها و آرزوهایید و، حال آنکه ، مرگ پشت سر شما کمین کرده است . هر کس در این روزها، پیش از رسیدن مرگش برای خود کاری کند، کارش بدو سود رساند و مرگش زیان نرساند و هر که ، در این روزها، قصور ورزد و برای خود کاری نکند، کارش سود ندهد و مرگش زیان رساند.
ادامه نوشتار »

موعظه ای دیگر از امیر المومنین

بدون نظر »

آخرین منزل ، رویاروى شماست و مرگ پشت سرتان . و با آواز خود شما را به پیش مى راند. سبکبار شوید تا برسید. زیرا آنان که از پیش ‍ رفته اند چشم به راه شما واپس ماندگان اند.
نهج البلاغه خطبه ۲۱

خطبه ۱۲ نهج البلاغه

بدون نظر »

چون خداوند در جنگ جمل پیروزش گردانید، یکی از یاران گفتش ای کاش برادرم ، فلان ، می بود و می دید که چسان خداوند تو را بر دشمنانت پیروز ساخته است . علی (ع ) از او پرسید:آیا برادرت هوادار ما بود گفت : آری . علی (ع ) گفت :

پس همراه ما بوده است . ما در این سپاه خود مردمی را دیدیم که هنوز در صلب مردان و زهدان زنان هستند. روزگار آنها را چون خونی که بناگاه از بینی گشاده گردد، بیرون آورد و دین به آنها نیرو گیرد
نهج البلاغه خطبه ۱۲

نکوهش پیروان شیطان

بدون نظر »

شیطان را ملاک کار خود قرار دادند و شیطان نیز آنان را شریک خود ساخت . پس ، در سینه هایشان ، تخم گذاشت و جوجه برآورد و بر روى دامنشان جنبیدن گرفت و به راه افتاد، از راه چشمانشان مى نگریست و از زبانشان سخن مى گفت ، به راه خطایشان افکند و هر نکوهیدگى و زشتى را در دیده شان بیاراست و در اعمالشان شریک شد؛ و سخن باطل خود بر زبان ایشان نهاد.
نهج البلاغه خطبه ۷

موعظه ای از حضرت علی (ع)

بدون نظر »

در تاریکى ، راه خود را به هدایت ما یافتید و بر قله عزّت و سرورى فرا رفتید و از شب سیاه گمراهى به سپیده دم هدایت رسیدید. کر باد، گوشى که بانگ بلند حق را نشنود؛ که آنکه بانگ بلند را نشنود، آواز نرم چگونه او را بیاگاهاند. هر چه استوارتر باد، آن دل که پیوسته از خوف خدا لرزان است . من همواره در انتظار غدر و مکر شما مى بودم و در چهره شما نشانه هاى فریب خوردگان را مى دیدم . شما در پس پرده دین جاى کرده بودید و پرده دین بود که شما را از من مستور مى داشت ؛ ولى صدق نیت من پرده از چهره شما برافکند و قیافه واقعى شما را به من بنمود. براى هدایت شما بر روى جاده حق ایستادم ، در حالى که ، بیراهه هاى ضلالت در هر سو کشیده شده بود و شما سرگردان و گم گشته به هر راهى گام مى نهادید. تشنه بودید و، هر چه زمین را مى کندید به نم آبى نمى رسیدید. امروز این زبان بسته را گویا کرده ام ، باشد که حقایق را به شما بگوید. در پرتگاه غفلت سرنگون شود، اندیشه کسى که به خلاف من ره مى سپرد، که من از آن روز که حق را دیده ام ، در آن تردید نکرده ام . اگر موسى (ع ) مى ترسید، بر جان خود نمى ترسید، بلکه از چیرگى نادانان و گمراهان مى ترسید.
امروز از ما و شما یکى بر راه حق ایستاده و یکى بر باطل . آنکه به یافتن آب اطمینان دارد، هرگز، از تشنگى هلاک نمى شود.
خطبه های نهج البلاغه خطبه۴

انفاق در راه خدا

بدون نظر »

خدا را بندگانى است که نعمت خود را ویژه آنها کرده است تا مردم را سود رسانند. اینان تا زمانى که به مردم انفاق مى کنند نعمتهایشان در دستهایشان باقى است و چون نعمت خود را از مردمان دریغ داشتند، خداوند نعمتش را از آنان مى ستاند و به دیگرى مى دهد.
حکمت ۴۱۷ نهج البلاغه

بردباری

بدون نظر »

بردبارى پرده اى است ، پوشنده و عقل ، شمشیرى است برنده . پس ‍ عیبهاى اخلاقت را به بردبارى بپوش و با هواى نفست به نیروى عقلت پیکار نماى
حکمت۴۱۶ نهج البلاغه

کار برای خدا

بدون نظر »

هر که باطن خود را نیکو سازد، خداوند هم ظاهرش را نیکو جلوه دهد. هر که براى دینش کار کند، خداوند کار دنیایش را کفایت کند و هر که رابطه خود را با خدا نیکو گرداند، خداوند، رابطه او را با مردم نیکو گرداند
حکمت ۴۱۵ نهج البلاغه

انجام کار نیک

بدون نظر »

کار نیک را به جاى بیاورید و آن خرد مشمارید، زیرا، کار نیک ، هر چند، در نظر خرد آید، بزرگ باشد و هر چند، اندک نماید، بسیار باشد. نباید یکى از شماها بگوید که فلان در انجام دادن کارهاى نیک سزاوارتر از من است . به خدا سوگند، بسا که چنین شود. زیرا گروهى اهل خیرند و گروهى اهل شر، که هرگاه کار خیر یا کار شر را شما رها کنید، اهل آن به جاى شما به آن پردازند.
حکمت ۴۱۴ نهج البلاغه

حکمت های نهج البلاغه ۲۱-۲۹

بدون نظر »

حکمت ۲۱
ارزش‏ها و ضدّ ارزش‏ها
(اخلاقى) و درود خدا بر او، فرمود: ترس با ناامیدى، و شرم با محرومیّت همراه است، و فرصت‏ها چون ابرها مى‏گذرند، پس فرصت‏هاى نیک را غنیمت شمارید.
حکمت ۲۲
روش گرفتن حق
(اخلاقى، سیاسى) و درود خدا بر او، فرمود: ما را حقّى است اگر به ما داده شود، و گر نه بر پشت شتران سوار شویم و براى گرفتن آن برانیم هر چند شب روى به طول انجامد.«»
(این از سخنان لطیف و فصیح است، یعنى اگر حق ما را ندادند، خوار خواهیم شد و باید بر ترک شتر سوار چون بنده بنشینیم)
حکمت ۲۳
ضرورت عمل گرایى
(اخلاقى، اجتماعى)

و درود خدا بر او، فرمود: کسى که کردارش او را به جایى نرساند، افتخارات خاندانش او را به جایى نخواهد رسانید.
حکمت ۲۴
روش یارى کردن مردم
(اخلاق اجتماعى) و درود خدا بر او، فرمود: از کفّاره گناهان بزرگ، به فریاد مردم رسیدن، و آرام کردن مصیبت دیدگان است.
حکمت ۲۵
ترس از خدا در فزونى نعمت‏ها
(اخلاقى) و درود خدا بر او، فرمود: اى فرزند آدم زمانى که خدا را مى‏بینى که انواع نعمت‏ها را به تو مى‏رساند تو در حالى که معصیت کارى، بترس.
حکمت ۲۶
رفتار شناسى (و نقش روحیّات در تن آدمى)
(علمى، اخلاقى) و درود خدا بر او، فرمود: کسى چیزى را در دل پنهان نکرد جز آن که در لغزش‏هاى زبان و رنگ رخسارش، آشکار خواهد گشت.«»
حکمت ۲۷
روش درمان دردها
(بهداشتى، درمانى) و درود خدا بر او، فرمود: با درد خود بساز، چندان که با تو سازگار است.
حکمت ۲۸
برترین پارسایى
(اخلاقى، معنوى) و درود خدا بر او، فرمود: برترین زهد، پنهان داشتن زهد است
حکمت ۲۹
ضرورت یاد مرگ
(اخلاقى) و درود خدا بر او، فرمود: هنگامى که تو زندگى را پشت سر مى‏گذارى و مرگ به تو روى مى‏آورد، پس دیدار با مرگ چه زود خواهد بود.