لشکریان عقل

بدون نظر »

سماعه گوید خدمت حضرت صادق علیه السلام بودم و جمعى از دوستانش هم حضور داشتند که ذکر عقل و جهل به میان آمد حضرت فرمود: عقل و لشکرش و جهل و لشکرش را بشناسید، سماعه گوید من عرض کردم قربانت گردم غیر از آنچه شما به ما فهمانیده‏اید نمی دانیم. حضرت فرمود: خداى عزوجل عقل را از نور خویش و از طرف راست عرش آفرید و آن مخلوق اول از روحانیین است پس بدو فرمود: پس رو او پس رفت سپس فرمود پیش آى پیش آمد خداى تبارک و تعالى فرمود: ترا با عظمت آفریدم و بر تمام آفریدگانم شرافت بخشیدم
ادامه نوشتار »

عقل وادب

بدون نظر »

ابو هاشم گوید: خدمت حضرت رضا علیه السلام بودم و از عقل و ادب گفتگو می ‏کردیم حضرت فرمود: اى ابو هاشم عقل موهبت خدا است و ادب با رنج سختى بدست آید پس کسى که در کسب ادب زحمت کشد آن را بدست آرد و کسى که در کسب عقل رنج برد بر نادانى خویش افزاید.
اصول کافی جلد ۱

سخن حکیمان و دانشمندان ، مشاهیر

بدون نظر »

ابن عباس که – خدا از او خشنود باد -! گفت : بنده ، آنگاه به خدا نزدیکترست که اگر چیزى خواهد، از ((او)) خواهد و آنگاه ، از او دورتر است که اگر چیزى خواهد، از ((ایشان )) خواهد.
**********************…
یکى از ناموران گفته است : آن که در علم خویش بیفزاید و به زهد خویش ‍ نیفزاید، به دورى خویش از خدا افزوده است .
********************
جنید گفته است : روزى به نزد یکى از بزرگان طریقت رفتم و او را به نوشتن مشغول دیدم . او را گفتم : تا کى چنین مى نویسى ؟ پس کى به عمل مى پردازى ؟ و او گفت : اى ابوالقاسم ! آیا این ، عمل نیست ؟ و خاموش ‍ ماند؟ و ندانستم که در پاسخ چه گویم

شعری از شیخ بهایی

بدون نظر »

به هنگام بازگشت از سفر مشهد مقدس در ماه محرم سال ۱۰۰۸ بر خاطرم گذشت :
نگشود مرا زیارتت کار
دست از دلم اى رفیق ! بردار!
گرد رخ من ، زخاک آن کوست
ناشسته مرا به خاک بسپار!
رندیست ره سلامت ، اى دل
من کرده ام استخاره صدبار
سجاده زهد من که آمد
خالى از عیب و عارى از عار
پودش همگى زتار چنگست
تارش همگى زبود زنّار
خالى شده کوى دوست ، از دوست
از بام و درش چه پرسى اخبار؟
کز غیر صدا جواب ناید
هر چند کنى سؤال ، تکرار
گر مى گویى : کجاست دلدار؟
آید زصدا: کجاست دلدار
افسوس ! که تقوى بهایى
شد شهره به رندى ، آخر کار

روایتی از امام سجاد (ع)

بدون نظر »

ابو حمزه ثمالى از امام زین العابدین (ع) روایت کند که رسول خدا (ص) فرمود:
هیچ گامى نزد خدا از این دو گام محبوبتر نیست : گامى که یک مؤمن در راه خدا بردارد و صف جهاد را محکم کند، و گامى که یک مؤمن در راه پیوند با خویشاوندى که یا او قطع رابطه کرده بردارد.
و هیچ جرعه اى نزد خدا از دو جرعه محبوبتر نیست : جرعه خشمى که مؤمنى با حلم و بردبارى فرو برد، و جرعه رنج و مصیبتى که مؤمنى با صبر و استقامت بکام کشد. و هیچ قطره اى نزد خدا از دو قطره محبوبتر نیست : قطره خونى که در راه (خشنودى ) خدا ریخته شود، و قطره اشکى که در تاریکى و دل شب از بیم خدا بر رخسارى بغلطد.

دوستی با امیر المؤمنین علىّ بن ابى طالب (ع)

بدون نظر »

مالک بن ضمره گوید:
امیر المؤمنین علىّ بن ابى طالب (ع) فرمود:
رسول خدا (ص) دست مرا گرفت و فرمود: هر کس از این پنج (انگشت ) تبعیّت فرمانبرى کند و با دوستى تو بمیرد به پیمان خویش عمل نموده است ، و هر کس بمیرد و تو را دشمن بدارد به مرگ جاهلیّت مرده است (حالى که عرب قبل از اسلام داشت و بخدا و رسول و شرایع دین الهى جاهل بود)، و نسبت به وظائف اسلامى مورد مؤ اخذه و حساب و کتاب قرار خواهد گرفت ، و هر کس پس از تو زنده مانده و تو را دوست داشته باشد خداوند کار او را با امنیّت و ایمان بپایان رساند تا اینکه در کنار حوض ‍ (کوثر) بر من وارد شود.

حدیثی در مدح امام علی (ع)

بدون نظر »

ابو حمزه ثمالى گوید:
امام باقر (ع) فرمود: ابا حمزه ! على را فروتر از آن مقامى که خدا قرارش داده نیاورید، و او را فراتر از آنجا که خدایش گذارده ننهید، همین فضیلت براى على بس که با مرتدّان و افراد از ایمان برگشته به مقاتله .
پردازد، و اهل بهشت را با هم پیوند دهد.

حدیث دریا وخورشید

بدون نظر »

حکم بن مستورد از حضرت على بن الحسین (علیه السلام ) روایت کرده که فرمود: از جمله اسباب زندگى مردم که بدان احتیاج دارند و خدا آنرا (براى رفع احتیاج آنان ) خلق فرموده همان دریائى است که خداى عزوجل آن را در میان آسمان و زمین خلق کرده ، و همانا خداوند در آن دریا مجارى خورشید و ماه و ستارگان و اختران را روى اندازه اى مقرر داشته و همه را بر روى فلک تقدیر کرده ، و بر آن فلک فرشته اى را گماشته که همراهش هفتاد هزار فرشته اند و آنها فلک را مى چرخانند و با چرخاندن آن خورشید و ماه و اختران و کواکب مى چرخند و در منزلگاههائى که خداى عزوجل براى آنها در شب و روزشان مقدر فرموده وارد مى شوند،
ادامه نوشتار »

نامه حضرت صادق (علیه السلام ) به اصحاب خود

دیدگاه‌ها برای نامه حضرت صادق (علیه السلام ) به اصحاب خود بسته هستند

اسماعیل بن جابر روایت کرده که امام صادق (علیه السلام ) نامه ذیل را به اصحاب خود مرقوم داشت و به آنهادستور داد که آنرا بیکدیگر درس ‍ دهند و در آن نگاه کنند و از یاد نبرند و بدان عمل کنند، و آنها نیز این نامه را در جاى نمازهاى خود در خانه هاشان گذارده بودند و چون از نماز فراغت میافتند در آن مى نگریستند.
اسماعیل بن مخلد سراج نیز گوید: این نامه از طرف حضرت صادق (علیه السلام ) به اصحاب ابلاغ گردید:
و اینک متن نامه :
بنام خداى بخشنده مهربان ، اما بعد از پروردگار خود عافیت درخواست کنید، و آرامش و وقار و سکون را از دست ندهید، و شرم و حیا پیشه کنید، و از آنچه مردمان شایسته پیش از شما دورى کردند شما هم دورى کنید، و با اهل باطل مدارا کنید، ستمشانرا بر خود هموار سازید، مبادا با آنها ستیزه جوئى کنید، هنگام آمیزش و نشست و برخاست و گفتگوى با آنها – چون از آمیزش و مخالطه با آنها ناچارید – راه تقیه را پیشه کنید همان راهى که خداوند دستور داده که هنگام برخورد با آنها آنرا پیش گیرید، و چون
گرفتار معاشرت با آنها شدى آنان شما را آزار میدهند و ناراحتى شانرا در چهره هاشان بخوبى دیدار خواهید کرد،

ادامه نوشتار »

معرفی عقل وفضل

بدون نظر »

امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: عقل پرده‏ ایست پوشاننده محبت. و فضل جمالى است هویدا پس نادرستیهاى اخلاقت را به فضلت بپوشان و با عقلت هوست را بکش تا دوستى مردم برایت سالم ماند و محبت تو بر آنها آشکار گردد.

شرح :
خواهش هاى نفسانى انسان همیشه او را تهییج و به ستم و کار زشت تحریک می ‏کنند ولى انسان عاقل به وسیله عقلش شهوت را خاموش می کند و روى آنها پرده می ‏اندازد تا از طرف آن آزارى به مردم نرسد و به راستى و حقیقت مردم را دوست داشته باشد و نیز عاقل اگر بعضى از صفات نیک را ندارد یا ناقص دارد به سبب نیکى و احسانى که به مردم می کند جلوه‏اى پیدا می کند و محبت آنها را نسبت به خود جلب می نماید.
اصول کافی جلد ۱ کتاب عقل وجهل روایت ۱۳