حکمت ۱۷۶
ابزار ریاست (بردباری فراوان)
(اخلاقی ، مدیریّتی ) و درود خدا بر او، فرمود: بردباری و تحمّل سختی ها، ابزار ریاست است.
حکمت ۱۷۷
روش برخورد با بدان
(اخلاق اجتماعی ) و درود خدا بر او، فرمود: بدکار را با پاداش دادن به نیکوکار آزار ده
حکمت ۱۷۸
روش نابود کردن بدی ها
(اخلاقی ، سیاسی ، اجتماعی ) و درود خدا بر او، فرمود: بدی را از سینه دیگران، با کندن آن از سینه خود، ریشه کن نما
حکمت ۱۷۹
لجاجت و سستی اراده
(اخلاقی ، اجتماعی ) و درود خدا بر او، فرمود: لجاجت تدبیر را سست می کند.
حکمت ۱۸۰
طمع ورزی و بردگی
(اخلاقی ، اجتماعی ) و درود خدا بر او، فرمود: طمع ورزی ، بردگی همیشگی است.
حکمت ۱۷۱
ره آورد شوم حرام خواری
(اخلاقی ، اجتماعی ) و درود خدا بر او، فرمود: بسا لقمه ای گلوگیر که از لقمه های فراوانی محروم می کند.
حکمت ۱۷۲
نادانی و دشمنی ها
(اخلاقی ، علمی ) و درود خدا بر او، فرمود: مردم دشمن چیزهایی هستند که نمی دانند.
حکمت ۱۷۳
ارزش مشورتها
(اخلاقی ، اجتماعی ) و درود خدا بر او، فرمود: آن کس که از افکار و آراء گوناگون استقبال کند، صحیح را از خطا خوب شناسد.
حکمت ۱۷۴
ارزش خشم در راه خدا
(اخلاق سیاسی ، عقیدتی ) و درود خدا بر او، فرمود: آن کس که دندان خشم در راه خدا بر هم فشارد، بر کشتن باطل گرایان، توانمند گردد.
حکمت ۱۷۵
راه درمان ترس
(اخلاقی ، علمی ، تربیتی ) و درود خدا بر او، فرمود: هنگامی که از چیزی می ترسی ، خود را در آن بیفکن، زیرا گاهی ترسیدن از چیزی ، از خود آن سختتر است
حکمت ۱۶۶
پرهیز از تجاوز به حقوق دیگران
(اخلاق اجتماعی ) و درود خدا بر او، فرمود: مرد را سرزنش نکنند که چرا حقّش را با تأخیر می گیرد، بلکه سرزنش در آنجاست که آنچه حقّش نیست بگیرد.«»
حکمت ۱۶۷
خود پسندی و محرومیّتها
(اخلاقی ) و درود خدا بر او، فرمود: خود پسندی مانع فزونی است.
حکمت ۱۶۸
توجّه به فنا پذیری دنیا
(اخلاقی ) و درود خدا بر او، فرمود: آخرت نزدیک، و زمان ماندن در دنیا اندک است.
حکمت ۱۶۹
آینده نگری
(اخلاقی ، اعتقادی ) و درود خدا بر او، فرمود: صبحگاهان برای آن که دو چشم بینا دارد روشن است.
حکمت ۱۷۰
ضرورت ترک گناه
(اخلاقی ) و درود خدا بر او، فرمود: ترک گناه آسانتر از در خواست توبه است.
حکمت ۱۶۱
ارزش مشورت و پرهیز از خودمحوری
(اخلاقی ، سیاسی ، اجتماعی ) و درود خدا بر او، فرمود: هر کس خود رأی شد به هلاکت رسید، و هر کس با دیگران مشورت کرد، در عقلهای آنان شریک شد.
حکمت ۱۶۲
ضرورت راز داری
(اخلاقی ، سیاسی ) و درود خدا بر او، فرمود: آن کس که راز خود را پنهان دارد، اختیار آن در دست اوست.
حکمت ۱۶۳
فقر و نابودی
(اقتصادی ) و درود خدا بر او، فرمود: فقر مرگ بزرگ است
حکمت ۱۶۴
روش بر خورد با متجاوزان
(اخلاقی ، سیاسی ، اجتماعی ) و درود خدا بر او، فرمود: رعایت حق کسی که او حقش را محترم نمی شمارد نوعی بردگی است.
حکمت ۱۶۵
پرهیز از نا فرمانی خدا
(اخلاقی ، اعتقادی ) و درود خدا بر او، فرمود: هیچ اطاعتی از مخلوق، در نافرمانی پروردگار روا نیست.
حکمت ۱۵۶
ضرورت خدا شناسی و اطاعت
(اخلاقی ، عبادی ، اعتقادی ) و درود خدا بر او، فرمود: خدای را اطاعت کنید که در نشناختن پروردگار عذری ندارید.
حکمت ۱۵۷
فراهم بودن راه های هدایت
(اخلاقی ، اقتصادی ) و درود خدا بر او، فرمود: اگر چشم بینا داشته باشید، حقیقت را نشانتان داده اند، اگر هدایت می طلبید شما را هدایت کردند، اگر گوش شنوا دارید، حق را به گوشتان خواندند.
حکمت ۱۵۸
روش برخورد با دوستان بد
(اخلاقی ، اجتماعی ) و درود خدا بر او، فرمود: برادرت را با احسانی که در حق او می کنی سرزنش کن، و شر او را با بخشش باز گردان.
حکمت ۱۵۹
پرهیز از مواضع اتّهام
(اخلاق اجتماعی ) و درود خدا بر او، فرمود: کسی که خود را در جایگاه تهمت قرار داد، نباید جز خود را نکوهش کند
حکمت ۱۶۰
قدرت و زورگویی
(اخلاقی ، سیاسی ) و درود خدا بر او، فرمود: هر کس قدرت به دست آورد، زورگویی دارد.
حکمت ۱۵۱
ضرورت آینده نگری
(اخلاقی ) و درود خدا بر او، فرمود: هر کس را پایانی است، تلخ یا شیرین.
حکمت ۱۵۲
توجه به فنا پذیری
(اخلاقی ) و درود خدا بر او، فرمود: آنچه روی می آورد، باز می گردد، و چیزی که باز گردد گویی هرگز نبوده است
حکمت ۱۵۳
صبر و پیروزی
(اخلاقی ، سیاسی ) و درود خدا بر او، فرمود: انسان شکیبا، پیروزی را از دست نمی دهد، هر چند زمان آن طولانی شود.
حکمت ۱۵۴
اهمیّت نیّتها
(اخلاقی ، سیاسی ) و درود خدا بر او، فرمود: آن کس که از کار مردمی خشنود باشد، چونان کسی است که همراه آنان بوده و هر کس که به باطلی روی آورد، دو گناه بر عهده او باشد، گناه کردار باطل، و گناه خشنودی به کار باطل.
حکمت ۱۵۵
ضرورت پایبندی به عهد و پیمان
(اخلاق اجتماعی ) و درود خدا بر او، فرمود: عهد و پیمانها را پاس دارید به خصوص با وفاداران.
حکمت ۱۵۰
ضدّ ارزشها و هشدارها
(اخلاقی ، اجتماعی ، سیاسی ) و درود خدا بر او، فرمود: (مردی از امام در خواست اندرز کرد.) از کسانی مباش که بدون عمل صالح به آخرت امیدوار است، و توبه را با آرزوهای دراز به تأخیر می اندازد، در دنیا چونان زاهدان، سخن می گوید، اما در رفتار همانند دنیا پرستان است، اگر«» نعمتها به او برسد سیر نمی شود، و در محرومیّت قناعت ندارد، از آنچه به او رسید شکر گزار نیست، و از آنچه مانده زیاده طلب است. دیگران را پرهیز می دهد اما خود پروا ندارد به فرمانبرداری امر می کند اما خود فرمان نمی برد، نیکوکاران را دوست دارد، اما رفتارشان را ندارد گناهکاران را دشمن دارد اما خود یکی از گناهکاران است، و با گناهان فراوان مرگ را دوست نمی دارد، اما در آنچه که مرگ را ناخوشایند ساخت پافشاری دارد، اگر بیمار شود پشیمان می شود، و اگر تندرست باشد سرگرم خوشگذرانی هاست در سلامت مغرور و در گرفتاری نا امید است اگر مصیبتی به او رسد به زاری خدا را می خواند. اگر به گشایش دست یافت مغرورانه از خدا روی بر می گرداند، نفس به نیروی گمان ناروا، بر او چیرگی دارد، و او با قدرت یقین بر نفس چیره نمی گردد. برای دیگران که گناهی کمتر از او دارند نگران، و بیش از آنچه که عمل کرده امیدوار است. اگر بی نیاز گردد مست و مغرور شود، و اگر تهیدست گردد، مأیوس و سست شود. چون کار کند در آن کوتاهی ورزد، و چون چیزی خواهد زیاده روی نماید، چون در برابر شهوت قرار گیرد گناه را بر گزیده، توبه را به تأخیر انداز، و چون رنجی به او رسد از راه ملت اسلام دوری گزیند، عبرت آموزی را طرح می کند امّا خود عبرت نمی گیرد در پند دادن مبالغه می کند امّا خود پند پذیر نمی باشد. سخن بسیار می گوید، امّا کردار خوب او اندک است برای دنیای زودگذر تلاش و رقابت دارد امّا برای آخرت جاویدان آسان می گذرد سود را زیان، و زیان را سود می پندار از مرگ هراسناک است امّا فرصت را از دست می دهد گناه دیگری را بزرگ می شمارد، امّا گناهان بزرگ خود را کوچک می پندارد، طاعت دیگران را کوچک و طاعت خود را بزرگ می داند مردم را سرزنش می کند، امّا خود را نکوهش نکرده با خود ریاکارانه بر خورد می کند خوشگذرانی با سرمایه داران را بیشتر از یاد خدا با مستمندان دوست دارد، به نفع خود بر زیان دیگران حکم می کند امّا هرگز به نفع دیگران بر زیان خود حکم نخواهد کرد، دیگران را هدایت امّا خود را گمراه می کند، دیگران از او اطاعت می کنند، و او مخالفت می ورزد، حق خود را به تمام می گیرد امّا حق دیگران را به کمال نمی دهد، از غیر خدا می ترسد، امّا از پروردگار خود نمی ترسد
می گویم: (اگر در نهج البلاغه جز این حکمت وجود نداشت، همین یک حکمت برای اندرز دادن کافی بود این سخن، حکمتی رسا، و عامل بینایی انسان آگاه، و عبرت آموز صاحب اندیشه است
قصار الحکم نهج البلاغه حکمت۱۵۰
حکمت ۱۴۷
(علمی ، اخلاقی ، اعتقادی ) و درود خدا بر او، فرمود: (کمیل بن زیاد می گوید: امام دست مرا گرفت، و به سوی قبرستان کوفه برد، آنگاه آه پردردی کشید و فرمود) ای کمیل بن زیاد این قلبها بسان ظرفهایی هستند، که بهترین آنها، فراگیرترین آنهاست، پس آنچه را می گویم نگاهدار:
۱- اقسام مردم (مردم شناسی
«» مردم سه دستهاند، دانشمند الهی ، و آموزندهای بر راه رستگاری ، و پشّه های دست خوش باد و طوفان و همیشه سرگردان، که به دنبال هر سر و صدایی می روند، و با وزش هر بادی حرکت می کنند، نه از روشنایی دانش نور گرفتند، و نه به پناهگاه استواری پناه گرفتند.
۲- ارزشهای والای دانش
ای کمیل: دانش بهتر از مال است، زیرا علم، نگهبان تو است، و مال را تو باید نگهبان باشی مال با بخشش کاستی پذیرد امّا علم با بخشش فزونی گیرد، و مقام و شخصیّتی که با مال به دست آمده با نابودی مال، نابود می گردد. ای کمیل بن زیاد شناخت علم راستین (علم الهی ) آیینی است که با آن پاداش داده می شود، و انسان در دوران زندگی با آن خدا را اطاعت می کند، و پس از مرگ، نام نیکو به یادگار گذارد. دانش فرمانروا، و مال فرمانبر است.
ادامه نوشتار »
حکمت ۱۴۵
عبادتهای بی حاصل
(اخلاقی ، معنوی ، عبادی ) و درود خدا بر او، فرمود: بسا روزه داری که بهره ای جز گرسنگی و تشنگی از روزه داری خود ندارد، و بسا شب زنده داری که از شب زنده داری چیزی جز رنج و بی خوابی به دست نیاورد خوشا خواب زیرکان، و افطارشان
حکمت ۱۴۶
ارزش دعا، صدقه و زکات دادن
(اخلاقی ، اقتصادی ) و درود خدا بر او، فرمود: ایمان خود را با صدقه دادن، و اموالتان را با زکات دادن نگاهدارید، و امواج بلا را با دعا از خود برانید.
حکمت ۱۴۰
قناعت و بی نیازی
(اقتصادی ) و درود خدا بر او، فرمود: آن که میانه روی کند تهیدست نخواهد شد.
حکمت ۱۴۱
راه آسایش
(اجتماعی ، اقتصادی ) و درود خدا بر او، فرمود: اندک بودن تعداد زن و فرزند یکی از دو آسایش است.
حکمت ۱۴۲
دوستی ها و خردمندی
(اخلاقی ، اجتماعی ) و درود خدا بر او، فرمود: دوستی کردن نیمی از خردمندی است.
حکمت ۱۴۳
غمها و پیری زودرس
(اخلاقی ، بهداشت روانی ) و درود خدا بر او، فرمود: اندوه خوردن، نیمی از پیری است.
حکمت ۱۴۴
تناسب بردباری با مصیبتها
(اخلاقی ، معنوی ) و درود خدا بر او، فرمود: صبر به اندازه مصیبت فرود آید، و آن که در مصیبت بی تاب بر رانش زند، اجرش نابود می گردد.
حکمت ۱۴۵
عبادتهای بی حاصل
(اخلاقی ، معنوی ، عبادی ) و درود خدا بر او، فرمود: بسا روزه داری که بهره ای جز گرسنگی و تشنگی از روزه داری خود ندارد، و بسا شب زنده داری که از شب زنده د اری چیزی جز رنج و بی خوابی به دست نیاورد خوشا خواب زیرکان، و افطارشان