خطبه پیامبر (ص) در مورد یاد مرگ

بدون نظر »

از خطبه هاى پیامبر (ص ):
اى مردم ! بیش یاد مرگ کنید! چون به هنگام تنگدستى از آن یاد کنید، بر شما وسعت گیرد و چون به وقت بى نیازى یاد کنید، بى نیازى را بر شما ناخوش کند مرگ . رشته آرزوها را مى برد و گذران شب ها مرگ را فرا مى رساند. بنده ، همواره میان دو روز زیست مى کند، روزى که گذشته است ، که در آن ، کارهاى او را بر شمرده اند و روزى که نیامده است و شاید که او بدان نرسد. بنده ، به هنگام جدایى جانش از تن و فرو شدن به گور، سزاى کردار گذشته خویش و بیقدرى مالى که از پس نهاده است ، مى بیند. اى مردم ! گشایش ، در قناعت است و کفاف در میانه روى و آسایش در پرهیزگاریست . هر کارى پاداشى دارد، و هر آینده اى نزدیک است .
کشکول شیخ بهایی

حکمت های نهج البلاغه ۱۴۰تا ۱۴۵

بدون نظر »

حکمت ۱۴۰
قناعت و بی ‏نیازی
(اقتصادی ) و درود خدا بر او، فرمود: آن که میانه روی کند تهیدست نخواهد شد.
حکمت ۱۴۱
راه آسایش
(اجتماعی ، اقتصادی ) و درود خدا بر او، فرمود: اندک بودن تعداد زن و فرزند یکی از دو آسایش است.
حکمت ۱۴۲
دوستی ‏ها و خردمندی
(اخلاقی ، اجتماعی ) و درود خدا بر او، فرمود: دوستی کردن نیمی از خردمندی است.
حکمت ۱۴۳
غمها و پیری زودرس
(اخلاقی ، بهداشت روانی ) و درود خدا بر او، فرمود: اندوه خوردن، نیمی از پیری است.
حکمت ۱۴۴
تناسب بردباری با مصیبت‏ها
(اخلاقی ، معنوی ) و درود خدا بر او، فرمود: صبر به اندازه مصیبت فرود آید، و آن که در مصیبت بی ‏تاب بر رانش زند، اجرش نابود می ‏گردد.
حکمت ۱۴۵
عبادتهای بی ‏حاصل
(اخلاقی ، معنوی ، عبادی ) و درود خدا بر او، فرمود: بسا روزه‏ داری که بهره‏ ای جز گرسنگی و تشنگی از روزه‏ داری خود ندارد، و بسا شب زنده‏ داری که از شب زنده‏ د اری چیزی جز رنج و بی ‏خوابی به دست نیاورد خوشا خواب زیرکان، و افطارشان

حکمت های نهج البلاغه ۱۳۱ الی ۱۴۰

بدون نظر »

حکمت ۱۳۱
و درود خدا بر او، فرمود: (شنید مردی دنیا را نکوهش می ‏کند.) (اخلاقی ، اجتماعی )
۱- توبیخ نکوهش کننده دنیا:
ای نکوهش کننده دنیا، که خود به غرور دنیا مغروری و با باطل‏های آن فریب خوردی خود فریفته دنیایی و آن را نکوهش می ‏کنی آیا تو در دنیا جرمی مرتکب شده‏ا ی یا دنیا به تو جرم کرده است کی دنیا تو را سرگردان کرد و در چه زمانی تو را فریب داد آیا با گورهای پدرانت که پوسیده ‏اند (تو را فریب داد) یا آرامگاه مادرانت که در زیر خاک آرمیده ‏اند آیا با دو دست خویش بیماران را درمان کرده ‏ای و آنان را پرستاری کرده و در بسترشان خوابانده ‏ای ‏درخواست شفای آنان را کرده، و از طبیبان داروی آنها را تقاضا کرده ‏ای در آن صبحگاهان که داروی تو به حال آنان سودی نداشت، و گریه تو فایده‏ ای نکرد، و ترس تو آنان را سودی نرساند، و آنچه می ‏خواستی به دست نیاوردی ، و با نیروی خود نتوانستی مرگ را از آنان دور کنی . دنیا برای تو حال آنان را مثال زد، و با گورهایشان، گور، خودت را به رخ تو کشید.
ادامه نوشتار »