همی تا برآید به تدبیر کار
مدارای دشمن به از کارزار

چو نتوان عدو را به قوت شکست
به نعمت بباید در فتنه بست

گر اندیشه باشد ز خصمت گزند
به تعویذ احسان زبانش ببند

عدو را بجای خسک در بریز
که احسان کند کند، دندان تیز

چو دستی نشاید گزیدن، ببوس
که با غالبان چاره زرق است و لوس
ادامه نوشتار »