حکمت ۱۱۱
عشق تحمّل ناشدنى امام على علیه السّلام
(اعتقادى) و درود خدا بر او، فرمود: (پس از بازگشت از جنگ صفّین، یکى از یاران دوست داشتنى امام، سهل بن حنیف از دنیا رفت.) اگر کوهى مرا دوست بدارد، در هم فرو می ریزد. (یعنى مصیبت‏ها، به سرعت به سراغ او آید، که این سرنوشت در انتظار پرهیزکاران و برگزیدگان خداست، همانند آن در حکمت ۱۱۲ آمده است)
حکمت ۱۱۲
مشکلات شیعه بودن
(اعتقادى، سیاسى) و درود خدا بر او، فرمود: هر کس ما اهل بیت پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم را دوست بدارد، پس باید فقر را چونان لباس رویین بپذیرد. (یعنى آماده انواع محرومیّت‏ها باشد)
«این کلمات را به معانى دیگرى تفسیر می ‏کنند که اینجا جاى ذکر آن نیست»

حکمت ۱۱۳
ارزش‏هاى والاى اخلاقى
(اخلاقى) و درود خدا بر او، فرمود: سرمایه‏اى از عقل سودمندتر نیست، و تنهایى ترسناک‏تر از خودبینى، و عقلى چون دوراندیشى، و بزرگوارى چون تقوى، و همنشینى چون اخلاق خوش، و میراثى چون ادب، و رهبرى چون توفیق الهى، و تجارتى چون عمل صالح، و سودى چون پاداش الهى، و پارسائى چون پرهیز از شبهات، و زهدى چون بى‏اعتنایى به دنیاى حرام، و دانشى چون اندیشیدن، و عبادتى چون انجام واجبات، و ایمانى چون حیاء و صبر، و خویشاوندى چون فروتنى، و شرافتى چون دانش، و عزّتى چون بردبارى، و پشتیبانى مطمئن‏تر از مشورت کردن نیست.
حکمت ۱۱۴
جایگاه خوشبینى و بد بینى در جامعه
(اخلاقى، اجتماعى) و درود خدا بر او، فرمود: هر گاه نیکوکارى بر روزگار و مردم آن غالب آید، اگر کسى به دیگرى گمان بد برد، در حالى که از او عمل زشتى آشکار نشده ستمکار است، و اگر بدى بر زمانه و مردم آن غالب شود، و کسى به دیگرى خوش گمان باشد«»، خود را فریب داد.
حکمت ۱۱۵
توجّه به پایان پذیرى دنیا
(اخلاقى) و درود خدا بر او، فرمود: (شخصى از امام پرسید حال شما چگونه است فرمود:) چگونه خواهد بود حال کسى که در بقایاى خود ناپایدار، و در سلامتى بیمار است، و در آنجا که آسایش دارد مرگ او فرا می ‏رسد
حکمت ۱۱۶
انسان و انواع آزمایش‏ها
(اعتقادى، اخلاقى) و درود خدا بر او، فرمود: چه بسا کسى که با نعمت‏هایى که به او رسیده، به دام افتد، و با پرده‏پوشى بر گناه، فریب خورد، و با ستایش شدن، آزمایش گردد، و خدا هیچ کس را همانند مهلت دادن، نیازمود.
حکمت ۱۱۷
پرهیز از افراط و تفریط در دوستى با امام علیه السّلام
(اعتقادى، اخلاقى) و درود خدا بر او، فرمود: دو تن به خاطر من به هلاکت رسیدند: دوست افراط کننده، و دشمن دشنام دهنده.
حکمت ۱۱۸
استفاده از فرصت‏ها
(اخلاقى) و درود خدا بر او، فرمود: از دست دادن فرصت، اندوهبار است.
حکمت ۱۱۹
ضرورت شناخت دنیا
(اخلاقى، تربیتى) و درود خدا بر او، فرمود: دنیاى حرام چون مار سمّى است، پوست آن نرم ولى سمّ کشنده در درون دارد، نادان فریب خورده به آن می ‏گراید، و هوشمند عاقل از آن دورى گزیند.
حکمت ۱۲۰
روانشناسى قبائل قریش
(علمى، اجتماعى، تاریخى) و درود خدا بر او، فرمود: (از قریش پرسیدند) امّا بنى مخزوم، گل خوشبوى قریشند، و که شنیدن سخن مردانشان، و ازدواج با زنانشان را دوست داریم، امّا بنى عبد شمس«» دوراندیش‏تر، و در حمایت مال و فرزندان توانمندترند که به همین جهت بد اندیش‏تر و بخیل‏تر مى‏باشند، و امّا ما (بنى هاشم) آنچه را در دست داریم بخشنده‏تر، و براى جانبازى در راه دین سخاوتمندریم. آنها شمارشان بیشتر امّا فریب کارتر و زشت روى‏ترند، و ما گویاتر و خیرخواه‏تر و خوش‏روى تریم.«»