شگفتا! و چرا در شگفت نباشم از خطا کاری این دستجات با دلیل های مختلف و نادرستی که هر کدام بر مذهب باطل خود می تراشند نه از اثر پیغمبری پیروی کنند و نه به کردار وصیی اقتدا کنند و نه ایمان به غیبی دارند و نه از عیبی در گذرند، کار نیک در نزد ایشان همان است که خود نیک دانند، و کار زشت در نزدشان همان است که خود زشت پندارند، و هر کدام از اینها برای خود امام و رهبری است ، آن را می گیرند که به نظر خودشان وسیله محکم و اسباب پا برجائی است ، پیوسته به راه کج و منحرف روند و چیزی جز خطا کاری بر خود نیفزایند. نه به قرب حق رسند و جز دوری از خدای عزوجل نیفزایند، انسی که با همدیگر دارند و تصدیقی که از همدیگر کنند همه به خاطر وحشتی است که از قوانین یادگاری پیامبر مکی (صلی الله علیه و آله ) دارند، و به خاطر تنفری است که از اخبار رسیده آفریننده آسمانها و زمین دارند.
اینان (در قیامت یا در این جهان ) افسوسها دارند و پناهگاه امور شبهه ناکند، و اهل تیرگیها و گمراهی و تردیدند، هر که را خداوند به خودش و دلخواهش ‍ واگذاشت در نزد کسیکه اطلاعی از وضع او ندارد مورد اعتماد قرار می گیرد، و در پیش کسی که او را نشناسد متهم نخواهد بود اینان چقدر شبیهند به چهار پایانی که شبانشان از سر آنها رفته .

دریغا از کارهائی که شیعیان من به زودی نسبت به هم انجام دهند پس از این دوستی موقتی که امروز با هم دارند، چگونه یکدیگر را خوار و زبون سازند و همدیگر را بکشند، فردا است که آنها از اصل و ریشه جدا و پراکنده گشته و به شاخه دست زنند، و از بیراهه انتظار پیروزی دارند، هر دسته آنها بشاخه ای بچسبد، و بهر سو که آن شاخه متمایل شود آنان نیز به همانسو متمایل گردند.
با اینکه خداوند – که ستایش خاص او است – به زودی اینان را برای بدترین روز ذلت بنی امیه بدور هم گرد آورد هم چنانکه باد پائیز لکه های ابر را گرد آورد، خدا میان آنان الفت برقرار کند و سپس مانند توده های ابر متراکم و انبوه آنها را به هم پیوندد.
و پس از آن درهائی بر وی ایشان بگشاید که چون سیل بنیان کنی از جای خویش بیرون آیند، (فیض (رحمه الله علیه ) گوید: اشاره به نهضت ابومسلم خراسانی بر علیه بنی امیه است ) چون سیل باغهای یمن – سیل عرم – که خدا موشی را برای (ویران کردن سد) آنها فرستاد (و آنرا سوراخ کرده آبها بصورت سیلی بنیان کن سرازیر شد) و در برابرش هیچ تپه ای بجای نماند و راه آن سیل را هیچ کوه محکمی برنگرداند، و خدا آنانرا در شکم دره ها پراکنده کرد، و سپس آنها را بمانند چشمه سارهائی به روی زمین روان کرد تا بوسیله آنها از مردمی حقوق پایمال شده مردم دیگری را بازستاند، و گروهی را بدست آنان در دیار و خانمان گروه دیگری جای داد برای آواره کردن بنی امیه ، و تا مسلط نشوند بر آنچه به زور گرفته بودند.
و خداوند به وسیله ایشان رکن (و پایه محکمی ) را (که مقصود همان حکومت بنی امیه است ) لرزان کند و درهم شکند بوسیله آنها بنیان ها و ساختمانهای سنگی آنها را از شام ، و پر کند از ایشان (یعنی مخالفین بنی امیه ) وسط مسجد دمشق (یا وسط کوههای شام را.
سوگند بدانکه دانه را بشکافد و جاندار را بیافریند اینکه گفتم حتما خواهد شد، و گویا من اکنون شیهه اسبان و سرو صدای درهم مردانشان را می شنوم .
و به حق خدا سوگند آب شود آن قدرتی که در دست ایشان است پس از بلندی و فرمانروائی در شهرها همچنانکه دنبه بر روی آتش آب گردد، هر کس از ایشان بمیرد گمراه مرده ، و کار هر که از ایشان بگذرد (یا در زمین بماند) با خدای عزوجل خواهد بود، و بپذیرد خدای عزوجل توبه هر که را که از ایشان توبه کند، و امید است که خداوند گرد آورد شیعیان مرا پس از پراکندگی برای بدترین روز گرفتاری اینان و برای کسی نیست که چیزی را برای خدا اختیار کند بلکه تمام اختیارات و هر کاری بدست خدا است .
ای مردم آنانکه بناحق منصب امامت را به خود بسته اند و شایسته آن نیستند بسیارند، و اگر شماها در مورد حق خالص از یاری همدیگر دست نکشید و در توهین و پست کردن باطل سستی نورزید دلیر نشوند بر شما کسانیکه (در ایمان و عقیده ) مانند شما نیستند، و نیرو نگیرد بر شما آنکه نیرو گرفتن بر شما را خواهد، و در صدد پایمال کردن اطاعت امام بر حق و دور کردن آن از اهلش باشد، ولی شما سرگردان شدید چنانچه بنی اسرائیل در زمان موسی بن عمران (علیه السلام ) سرگردان شدند، و به جان خودم سرگردانی شما پس از من چند برابر سرگردانی بنی اسرائیل خواهد بود.
و به جان خودم سوگند اگر پس از من دوران سلطنت بنی امیه را نیز به پایان رسانید باز هم گرد سلطان دیگری را که به گمراهی دعوت کند بگیرید و باطل را زنده کنید، و حق را پشت سر اندازید و از نزدیکترین جنگجویان (با افتخار) بدر ببرید، و بدورترین فرزندان جنگ کنندگان با رسول خدا (صلی الله علیه و آله ) (یعنی فرزندان عباس که در جنگ بدر در زمره لشگر مشرکین به جنگ رسول خدا (صلی الله علیه و آله ) آمده بود) پیوند کنید.
و به جان خودم سوگند اگر آب شود آنچه در دست آنها (یعنی بنی عباس ) است (و قدرت آنها از بین برود) امتحان برای پاداش نزدیک شود، و وعده حق (وعده خروج آل محمد) نزدیک گردد و دوران (ظلم و ستم و حکومت اهل باطل ) سپری گردد، و ستاره دنباله دار از سمت مشرق ظاهر گردد، و ماه تابان برای شما آشکار شود.
(ممکن است مقصود حقیقت و خصوصیات ماه باشد چنانچه امروزه در اثر مسافرت اخیری که به ماه کردند تمام خصوصیات آن را از نزدیک مشاهده کرده و خاک آن را بزمین آوردند و تحت آزمایش دقیق علمی قرار داده و به تمام خواص و آثار آن پی بردند).
و چون چنین شد به توبه باز گردید، و بدانید که اگر از طلوع کننده شرق (که شاید مقصود حضرت مهدی (علیه السلام ) باشد که از مشرق یعنی مکه یا کوفه ظهور کند) پیروی کنند آنها را به راههای روشن رسول خدا (صلی الله علیه و آله ) خواهد بود، و از کوری و کری و گنگی بهبودی یابید، و از زحمت طلب روزی و رنج کشیدن آسوده شوید، و بار سنگین و کمر شکن (اطاعت زورمندان و زمامداران ستم پیشه ) را از دوش خود بردارید، و خدا از رحمت خود دور نسازد جز کسی را که سر باز زند و ستم کند و زور گوید و آنچه را حق ندارد بگیرد، و به زودی بدانند آنانکه ستم کردند که به چه جایگاهی باز گردند