آن حضرت در نیمه شعبان سال ۲۵۵ هجری متولد شده است .
احـمـد بـن مـحـمـد گـویـد: هنگامیکه زبیری کشته شد، این مکتوب از جانب امام حسن عسکری عـلیه السلام بیرون آمد: (((اینست مجازات کسیکه بر خدا نسبت به اولیائش دروغ بندد، او گـمـان کرد که مرا خواهد کشت و نسلم قطع میشود، چگونه قدرت خدا را مشاهده کرد؟ و بـرای و پـسـری مـتـولد شـد کـه او را (((م ح م د))) نـام گـذاشـت ، و در سال ۲۵۶

اصول کافی جلد ۲ باب زندگانیحضرت صاحب الزمان علیه السلام روایت ۱
********************
ضـوء بـن عـلی از مـردی از اهـل فـارس کـه نـامـش را بـرده نـقـل ، مـیکـنـد کـه : بـه سـامـرا آمـدم و بـه در خانه امام حسن عسکری علیه السلام چسبیدم ، حـضـرت مـرا طلبید، من وارد شدم و سلام کردم فرمود: پس دربان ما باش ، من همراه خادمان در خـانـه حـضـرت بـودم ، گـاهـی میرفتم ، هر چه احتیاج داشتند از بازار میخریدم ، و زمانیکه در خانه ، مردها بودند، بدون اجازه وارد میگشتم .
روزی(بدون اجازه ) بر حضرت وارد شدم و او در اتاق مردها بود، ناگاه در اتاق حرکت و صـدائی شـنـیدم ، سپس به من فریاد زد: بایست ، حرکت مکن : من جراءت در آمدن و بیرون رفـتن نداشتم ، سپس کنیزکی که چیز سرپوشیده ای همراه داشت ، از نزد من گذشت : آنگاه مـرا صـدا زد کـه درآی، مـن وارد شـدم و کـنـیز را هم صدا زد، کنیز نزد حضرت بازگشت ، حضرت به کنیز فرمود: از آنچه همراه داری، روپوش بردار، کنیز از روی کودکی سفید و نـیـکو روی پرده برداشت ، و خود حضرت روی شکم کودک را باز کرد، دیدم موی سبزی کـه بـسـیـاهـی آمیخته نبود از زیر گلو تا نافش روئیده است ، پس فرمود: این است صاحب شـمـا و بـه کـنـیـز امـر فـرمود که او را ببرد، سپس من آن کودک را ندیدم ، تا امام حسن علیه السلام وفات کرد
اصول کافی جلد ۲ باب اشـــاره و نـــص بـــر صـــاحـــب خـــانـــه (امـــام زمـــان عجل الله تعالی فرجه و) علیه السلام روایت ۶