روزی معاویه احتجاج کرد که پروردگار می فرماید: ((و ان من شی الا عندنا خزائنه و ما ننزله الا بقدر معلوم )) از چه رو، مرا نکوهش می کنند؟ احنف گفت : من ، تو را به سبب آن چه در خزاین خداوندی ست نکوهش ‍ نمی کنم . ولیکن بر این نکوهش می کنم که هر آن چه را که خداوند، از خزائنش فرو فرستاده است ، در خزائن خویش نهاده و بین ما و او حایل شده ای .