حکمت ۲۳۱
تعریف عدل و إحسان
(اخلاقی ، اقتصادی ) و درود خدا بر او، فرمود: در تفسیر آیه ۹۰ سوره نحل «خدا به عدل و احسان فرمان می ‏دهد» فرمود) عدل، همان انصاف، و احسان، همان بخشش است.
حکمت ۲۳۲
ره آورد إنفاق
(اخلاقی ، اقتصادی ) و درود خدا بر او، فرمود: آن کس که با دست کوتاه ببخشد، از دستی بلند پاداش گیرد.
می ‏گویم: (معنی سخن این است که آنچه انسان از اموال خود در راه خیر و نیکی انفاق می ‏کند، هر چند کم باشد، خداوند پاداش او را بسیار می ‏دهد، و منظور از «دو دست» در اینجا دو نعمت است، که امام علیه السّلام بین نعمت پروردگار، و نعمت از ناحیه انسان، را با کوتاهی و بلندی فرق گذاشته است که نعمت و بخشش از ناحیه بنده را کوتاه، و از ناحیه خداوند را بلند قرار داده است، بدان جهت که نعمت خدا همیشگی و چند برابر نعمت مخلوق است، چرا که نعمت خداوند اصل و اساس تمام نعمتها است، بنا بر این تمام نعمتها به نعمتهای خدا باز می ‏گردد، و از آن سرچشمه می ‏گیرد).
حکمت ۲۳۳
پرهیز از آغازگری در مبارزه
(اخلاق اجتماعی ، سیاسی ) و درود خدا بر او، فرمود: (به فرزندش امام مجتبی علیه السّلام فرمود) کسی را به پیکار دعوت نکن، اما اگر تو را به نبرد خواندند بپذیر، زیرا آغازگر پیکار تجاوزکار، و تجاوزکار شکست خورده است.
حکمت ۲۳۴
تفاوت اخلاقی مردان و زنان
(اخلاقی ، علمی ) و درود خدا بر او، فرمود: برخی از نیکوترین خلق و خوی زنان، زشت‏ترین اخلاق مردان است، مانند، تکبّر، ترس، بخل، هر گاه زنی متکبّر باشد، بیگانه را به حریم خود راه نمی ‏دهد، و اگر بخیل باشد اموال خود و شوهرش را حفظ می ‏کند، و چون ترسان باشد از هر چیزی که به آبروی او زیان رساند فاصله می ‏گیرد.«»
حکمت ۲۳۵
نشانه خردمندی
(اخلاقی ) و درود خدا بر او، فرمود: (به امام گفتند، عاقل را به ما بشناسان، پاسخ داد:) خردمند آن است که هر چیزی را در جای خود می ‏نهد. (گفتند پس جاهل را تعریف کن فرمود) با معرّفی خردمند، جاهل را نیز شناساندم.
(یعنی جاهل کسی که هر چیزی را در جای خود نمی ‏گذارد، بنا بر این با ترک معرّفی مجدّد، جاهل را شناساند)
نهج البلاغه قصار الحکم