از امیر خسرو:
سروری چو تو در ((اوچه )) و در ((تته )) نباشد
گل همچو رخ خوب تو البته نباشد
دوزیم زبهر تو قبا از گل سوری
تا خلعت زیبای تو از لته نباشد
در جنت فردوس ، سری را نگذارند
کز داغ غلامی تواش پته نباشد
این شکل و شمایل که تو کافر بچه داری
در چین و ختاوختن وچته نباشد
چوی موی شده ست از غم تو خسرو مسکین
تا همچو رقیب خنک و کته نباشد
کشکول شیخ بهایی