شـیـخ صـدوق رحـمـه اللّه بـه سـنـد مـعـتـبـر روایـت کـرده اسـت کـه چـون حـضـرت رسـول صـلى اللّه عـلیـه وآله وسـلم از سـفـرى مـراجـعـت مـى فـرمـود اوّل به خانه حضرت فاطمه علیهاالسّلام تشریف مى بردند ومدتى مى ماندند وبعد از آن بـه خـانـه زنـان خـود مـى رفـتـنـد؛ پـس در بـعـضـى از سـفرهاى آن حضرت جناب فاطمه عـلیـهـاالسـّلام دو دسـتـبند وگلوبند وگوشواره از نقره ساخت وپرده بر دَرِ خانه آویخت ، چـون آن جـنـاب مراجعت فرمود به خانه فاطمه علیهاالسّلام تشریف برد واصحاب بر در خـانـه تـوقـف نـمـودنـد چـون حـضـرت داخـل خـانـه شـد وآن حـال را در خانه فاطمه مشاهده فرمود، غضبناک بیرون رفت وبه مسجد درآمد وبه نزد منبر نـشـست ، حضرت فاطمه دانست که حضرت براى زینتها چنین به غضب آمدند، پس گردنبند ودست برنجها وگوشواره ها را کند وپرده ها را گشوده وهمه را به نزد آن جناب فرستاد وبـه آن شـخص که آنها را مى برد گفت به حضرت بگوکه دخترت سلام مى رساند ومى گوید اینها را در راه خدا بده . چون آنها را به نزد آن حضرت آوردند سه مرتبه فرمود: کـرد فـاطـمـه آنـچـه را کـه مـى خـواسـتـم پـدرش فـداى اوبـاد! دنـیـا از بـراى مـحـمـّد وآل مـحـمـّد نـیـست اگر دنیا در خوبى نزد خدا برابر پشه اى بود خدا در دنیا کافران را شـربـتـى آب نـمـى داد؛ پـس بـرخـاسـت وبـه خـانـه فـاطـمـه عـلیـهـاالسـّلام داخل شد
منتهی الامال