حکمت 371
ارزشهای والای اخلاقی
(اخلاقی، معنوی، اجتماعی) و درود خدا بر او، فرمود: هيچ شرافتی برتر از اسلام، و هيچ عزّتی گرامی تر از تقوا، و هيچ سنگری نيکوتر از پارسايی، و هيچ شفاعت کنندهای کار سازتر از توبه، و هيچ گنجی بی نياز کننده تر از قناعت، و هيچ مالی در فقر زدايی، از بين برنده تر از رضايت دادن به روزی نيست. و کسی که به اندازه کفايت زندگی از دنيا بردارد به آسايش دست يابد، و آسوده خاطر گردد، در حالی که دنيا پرستی کليد دشواری، و مرکب رنج و گرفتاری است، و حرص ورزی و خود بزرگ بينی و حسادت، عامل بی پروايی در گناهان است، و بدی، جامع تمام عيبها است.
حکمت 372
********************
عوامل استحکام دين و دنيا
(علمی، اخلاقی، اقتصادی) و درود خدا بر او، فرمود: (به جابر بن عبد اللَّه انصاری فرمود) ای جابر استواری دين و دنيا به چهار چيز است: عالمی که به علم خود عمل کند، و جاهلی که از آموختن سرباز نزند، و بخشنده ای که در بخشش بخل نورزد، و فقيری که آخرت خود را به دنيا نفروشد. پس هر گاه عالم علم خود را تباه کند، نادان به آموختن روی نياورد، هر گاه بی نياز در بخشش بخل ورزد، تهيدست آخرت خويش را به دنيا فروشد. ای جابر کسی که نعمتهای فراوان خدا به او روی کرد، نيازهای فراوان مردم نيز به او روی آورد، پس اگر صاحب نعمتی حقوق واجب الهی را بپردازد، خداوند نعمتها را بر او جاودانه سازد، و آن کس که حقوق واجب الهی در نعمتها را نپردازد، خداوند، آن را به زوال و نابودی کشاند.
********************
حکمت 373
مراحل امر به معروف و نهی از منکر
(اخلاقی، اجتماعی، سياسی) و درود خدا بر او، فرمود: (ابن جرير طبری در تاريخ خود از عبد الرحمن بن ابی ليلی فقيه نقل کرد، که برای مبارزه با حجّاج به کمک ابن اشعث برخاست،«» برای تشويق مردم گفت من از علی عليه السّلام «که خداوند درجاتش را در ميان صالحان بالا برد، و ثواب شهيدان و صدّيقان به او عطا فرمايد» در حالی که با شاميان رو برو شديم شنيدم که فرمود) ای مؤمنان» هر کس تجاوزی را بنگرد، و شاهد دعوت به منکری باشد، و در دل آن را انکار کند خود را از آلودگی سالم داشته است، و هر کس با زبان آن را انکار کند پاداش آن داده خواهد شد، و از اوّلی برتر است، و آن کس که با شمشير به انکار بر خيزد تا کلام خدا بلند و گفتار ستمگران پست گردد، او را رستگاری را يافته و نور يقين در دلش تابيده.
***********************
حکمت 374
مراحل امر به معروف و نهی از منکر
(اخلاقی، اجتماعی، سياسی) و درود خدا بر او، فرمود: (و همانند حکمت گذشته، سخن ديگری از امام نقل شد) گروهی، منکر را با دست و زبان و قلب انکار میکنند، آنان تمامی خصلتهای نيکو را در خود گرد آورده اند. گروهی ديگر، منکر را با زبان و قلب انکار کرده، امّا دست به کاری نمیبرند، پس چنين کسی دو خصلت از خصلتهای نيکو را گرفته و ديگری را تباه کرده است. و بعضی منکر را تنها با قلب انکار کرده، و با دست و زبان خويش اقدامی ندارند، پس دو خصلت را که شريفتر است تباه ساخته اند و يک خصلت را به دست آورده اند. و بعضی ديگر منکر را با زبان و قلب و دست رها ساخته اند که چنين کسی از آنان، مرده ای ميان زندگان است«».
و تمام کارهای نيکو، و جهاد در راه خدا، برابر امر به معروف و نهی از منکر، چونان قطرهای«» بر دريای موّاج و پهناور است، و همانا امر به معروف و نهی از منکر، نه اجلی را نزديک میکنند، و نه از مقدار روزی میکاهند، و از همه اينها برتر، سخن حق در پيش روی حاکمی ستمکار است.
****************************
حکمت 375
مراحل شکست در مبارزه
(سياسی، نظامی، اخلاقی) و درود خدا بر او، فرمود: (از ابی جحيفه«» نقل شد، گفت از امير مؤمنان شنيدم که فرمود عليهم السّلام) اوّلين مرحله از جهاد که در آن باز میمانيد، جهاد با دستانتان، سپس جهاد با زبان، و آنگاه جهاد با قلبهايتان میباشد، پس کسی که با قلب، معروفی را ستايش نکند، و منکری را انکار نکند، قلبش واژگون گشته، بالای آن پايين، و پايين قلب او بالا قرار خواهد گرفت.
حکمت 366
هماهنگى علم و عمل
(عملى، اخلاقى) و درود خدا بر او، فرمود: علم و عمل پيوندى نزديک دارند.
و کسى که دانست بايد به آن عمل کند، چرا که علم، عمل را فراخواند، اگر پاسخش داد می ماند و گر نه کوچ می کند.
حکمت 367
روش برخورد با دنيا
(اخلاقى، معنوى) و درود خدا بر او، فرمود: اى مردم، کالاى دنيای حرام چون برگهاى خشکيده وبا خيز است، پس از چراگاه آن دورى کنيد، که دل کندن از آن لذّت بخشتر از اطمينان داشتن به آن است، و به قدر ضرورت از دنيا برداشتن بهتر از جمع آورى سرمايه فراوان است. آن کس که از دنيا زياد برداشت به فقر محکوم است، و آن کس که خود را از آن بی نياز انگاشت در آسايش است، و آن کس که زيور دنيا ديدگانش را خيره سازد دچار کور دلى گردد، و آن کس که به دنياى حرام عشق ورزيد، درونش پر از اندوه شد، و غم و اندوهها در خانه دلش رقصان گشت، که از سويی سرگرمش سازند، و از سويی ديگر رهايش نمايند، تا آنجا که گلويش را گرفته در گوشه ای بميرد، رگهاى حيات او قطع شده، و نابود ساختن او بر خدا آسان، و به گور انداختن او به دست دوستان است. امّا مؤمن با چشم عبرت به دنيا می نگرد، و از دنيا به اندازه ضرورت برمی دارد، و سخن دنيا را از روى دشمنى می شنود، چرا که تا گويند سرمايه دار شد، گويند تهيدست گرديد، و تا در زندگى شاد می شوند، با فرا رسيدن مرگ غمگين می گردند، و اين اندوه چيزى نيست که روز پريشانی و نوميدی هنوز نيامده است.
حکمت 368
فلسفه کيفر و پاداش
(عبادى، معنوى) و درود خدا بر او، فرمود: همانا خداوند پاداش را بر اطاعت، و کيفر را بر نافرمانی قرار داد، تا بندگان را از عذابش برهاند، و به سوى بهشت کشاند.
حکمت 369
خبر از مسخ ارزشها
(اجتماعى، تاريخى سياسى) و درود خدا بر او، فرمود: روزگارى بر مردم خواهد آمد که از قرآن جز نشانى، و از اسلام جز نامى، باقى نخواهد ماند. مسجدهاى آنان در آن روزگار آبادان، امّا از هدايت ويران است. مسجد نشينان و سازندگان بناهاى شکوهمند مساجد، بدترين مردم زمين می باشند، که کانون هر فتنه، و جايگاه هر گونه خطاکاری اند، هر کس از فتنه بر کنار است او را به فتنه باز گردانند، و هر کس که از فتنه عقب مانده او را به فتنه ها کشانند، که خداى بزرگ فرمايد: «به خودم سوگند، بر آنان فتنه اى بگمارم که انسان شکيبا در آن سرگردان ماند» و چنين کرده است، و ما از خدا می خواهيم که از لغزش غفلتها در گذرد.
حکمت 370
هدفدارى انسان و ضرورت تقوا
(اخلاقى، اجتماعى) و درود خدا بر او، فرمود: (نقل کردند که امام عليه السّلام کمتر بر منبرى می نشست که پيش از سخن اين عبارت را نگويد:) اى مردم از خدا بترسيد، هيچ کس بيهوده آفريده نشد تا به بازی پردازد، و او را به حال خود وانگذاشته اند تا خود را سرگرم کارهای بی ارزش نمايد، و دنيايى که در ديده ها زيباست، جايگزين آخرتى نشود که آن را زشت می انگارند، و مغرورى که در دنيا به بالاترين مقام رسيده،
چون کسى نيست که در آخرت به کمترين نصيبى رسيده است.
حکمت 361
روش خواستن از خدا
(عبادى، معنوى) و درود خدا بر او، فرمود: هر گاه از خداى سبحان درخواستى دارى، ابتدا بر پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله و سلّم درود بفرست، سپس حاجت خود را بخواه، زيرا خدا بزرگوارتر از آن است که از دو حاجت درخواست شده، يکى را برآورد و ديگرى را باز دارد.
حکمت 362
ضرورت پرهيز از جدال و درگيرى
(اجتماعى، اخلاقى) و درود خدا بر او، فرمود: هر کس که از آبروی خود بيمناک است از جدال بپرهيزد.
حکمت 363
نشانه بی خردى
(اخلاقى) و درود خدا بر او، فرمود: شتاب پيش از توانايی بر کار، و سستى پس از به دست آوردن فرصت از بی خردى است.
حکمت 364
جايگاه پرسيدن
(علمى) و درود خدا بر او، فرمود: از آنچه پديد نيامده نپرس، که آنچه پديد آمده برای سرگرمى تو کافى است.
حکمت 365
ارزشهاى اخلاقى
(اخلاقى، اجتماعى) و درود خدا بر او، فرمود: انديشه، آيينه اى شفّاف و عبرت از حوادث، بيم دهنده اى خير انديش است، و تو را در ادب کردن نفس همان بس که از آنچه انجام دادنش را براى ديگران نمی پسندى بپرهيزی .
حکمت 356
قدرت خداوند در روزي رساني
(اعتقادي) و درود خدا بر او، فرمود: (از امام پرسيدند اگر در خانه مردي را به رويش بندند، روزي او از کجا خواهد آمد فرمود)
از آن جايي که مرگ او ميآيد
****************
حکمت 357
روش تسليت گفتن
(اخلاق اجتماعي) و درود خدا بر او، فرمود: (مردمي را در مرگ يکي از خويشاوندانشان چنين تسليت گفت) مردن از شما آغاز نشده، و به شما نيز پايان نخواهد يافت. اين دوست شما به سفر ميرفت، اکنون پنداريد که به يکي از سفرها، رفته، اگر او باز نگردد، شما به سوي او خواهيد رفت.
****************
حکمت 358
مسؤوليّت نعمتها
(اخلاقي، اقتصادي) و درود خدا بر او، فرمود: اي مردم، بايد خدا شما را به هنگام نعمت همانند هنگامه کيفر، ترسان بنگرد. زيرا کسي که رفاه و گشايش را زمينه گرفتار شدن خويش نداند، پس خود را از حوادث ترسناک ايمن ميپندارد، و آن کس که تنگدستي را آزمايش الهي نداند پاداشي را که اميدي به آن بود از دست خواهد داد.
****************
حکمت 359
راه خودسازي
(اخلاقي، تربيتي) و درود خدا بر او، فرمود: اي اسيران آرزوها، بس کنيد زيرا صاحبان مقامات دنيا را تنها دندان حوادث روزگار به هراس افکند، اي مردم کار تربيت خود را خود بر عهده گيريد، و نفس را از عادتهايي که به آن حرص دارد باز گردانيد.
****************
حکمت 360
ضرورت پرهيز از بدگماني
(اخلاق اجتماعي) و درود خدا بر او، فرمود: شايسته نيست به سخني که از دهان کسي خارج شد، گمان بد ببري، چرا که براي آن برداشت نيکويي ميتوان داشت.
حکمت 351
اميدواري در سختي ها
(معنوي) و درود خدا بر او، فرمود: چون سختيها به نهايت رسد، گشايش پديد آيد، و آن هنگام که حلقه هاي بلا تنگ گردد آسايش فرا رسد.
حکمت 352
اعتدال در پرداخت به امور خانواده
(اخلاق اجتماعي، خانوادگي) و درود خدا بر او، فرمود: (به برخي از ياران خود فرمود) بيشترين اوقات زندگي را به زن و فرزندت اختصاص مده، زيرا اگر زن و فرزندت از دوستان خدا باشند خدا آنها را تباه نخواهد کرد، و اگر دشمنان خدايند، چرا غم دشمنان خدا را ميخوري
حکمت 353
بزرگترين عيب
(اخلاقي) و درود خدا بر او، فرمود: بزرگترين عيب آن که چيزي را که در خود داري، بر ديگران عيب بشماري
حکمت 354
روش تبريک گفتن در تولّد فرزند
(اجتماعي، اخلاقي) و درود خدا بر او، فرمود: (در حضور امام، شخصي با اين عبارت، تولّد نوزادي را تبريک گفت «قدم دلاوري يکّه سوار مبارک باد»«» چنين مگو بلکه بگو: خداي بخشنده را شکرگزار، و نوزاد بخشيده بر تو مبارک، اميد که بزرگ شود و از نيکوکارياش بهرمند گردي
حکمت 355
پرهيز از تجمّل گرايي
(اقتصادي، سياسي) و درود خدا بر او، فرمود: (وقتي يکي از کارگزاران امام خانه با شکوهي ساخت به او فرمود) سکّه هاي طلا و نقره سر بر آورده خود را آشکار ساختند، همانا ساختمان مجلّل بي نيازي و ثروتمندي تو را ميرساند.
حکمت 346
مشکلات درخواست کردن
(اخلاقي، اجتماعي) و درود خدا بر او، فرمود: آبروي تو چون يخي جامد است که درخواست آن را قطره قطره آب ميکند، پس بنگر که آن را نزد چه کسي فرو ميريزي.
حکمت 347
جايگاه ستايش
(اخلاقي، اجتماعي) و درود خدا بر او، فرمود: ستودن بيش از آنچه که سزاوار است نوعي چاپلوسي، و کمتر از آن، درماندگي يا حسادت است.
حکمت 348
سختترين گناه
(اخلاقي) و درود خدا بر او، فرمود: سخت ترين گناه، آن که گناهکار آن را کوچک بشمارد.
حکمت 349
الگوي انسان کامل
(اخلاقي، معنوي) و درود خدا بر او، فرمود: آن کس که در عيب خود بنگرد از عيب جويي ديگران باز ماند، و کسي که به روزي خدا خشنود باشد بر آنچه از دست رود اندوهگين نباشد، و کسي که شمشير ستم بر کشد با آن کشته شود، و آن کس که در کارها خود را به رنج اندازد خود را هلاک سازد، و هر کس خود را در گردابهاي بلا افکند غرق گردد، و هر کس به جاهاي بد نام قدم گذاشت متّهم گرديد. و کسي که زياد سخن ميگويد زياد هم اشتباه دارد، و هر کس که بسيار اشتباه کرد، شرم و حياء او اندک است، و آن که شرم او اندک، پرهيزکاري او نيز اندک خواهد بود، و کسي که پرهيزکاري او اندک است دلش مرده، و آن که دلش مرده باشد. در آتش جهنّم سقوط خواهد کرد. و آن کس که زشتي هاي مردم را بنگرد، و آن را زشت بشمارد سپس همان زشتيها را مرتکب شود، پس او احمق واقعي است. قناعت، مالي است که پايان نيابد، و آن کس که فراوان به ياد مرگ باشد در دنيا به اندک چيزي خشنود است، و هر کس بداند که گفتار او نيز از اعمال او به حساب ميآيد جز به ضرورت سخن نگويد.
حکمت 350
روانشناسي مردان ستمکار
(سياسي، اجتماعي، اخلاقي) و درود خدا بر او، فرمود: مردم ستمکار را سه نشان است: با سرکشي به ما فوق خود ستم روا دارد، و به زيردستان خود با زور و چيرگي ستم ميکند، و ستمکاران را ياري ميدهد
حکمت 341
روز دردناک ظالم
(سياسي) و درود خدا بر او، فرمود: روز انتقام گرفتن از ظالم سخت تر از ستمکاري بر مظلوم است.
حکمت 342
راه بي نيازي
(اخلاق اجتماعي) و درود خدا بر او، فرمود: برترين بي نيازي و دارايي، نوميدي است از آنچه در دست مردم است.
حکمت 343
شناخت مردم و ضدّ ارزشها
(سياسي، علمي) و درود خدا بر او، فرمود: گفتارها نگهداري ميشود، و نهان ها آشکار، و هر کسي در گرو اعمال خويش است، و مردم گرفتار کمبودها و آفت هايند جز آن را که خدا نگهدارد، در خواست کنندگانشان مردم آزار، و پاسخگويان به زحمت و رنج دچارند، و آن کس که در انديشه از همه برتر است با اندک خشنودي يا خشمي از رأي خود باز ميگردد. و آن کس که از همه استوارتر است از نيم نگاهي ناراحت شود يا کلمه اي او را دگرگون سازد.
حکمت 344
ضرورت توجّه به فنا پذيري دنيا
(اخلاقي، اقتصادي) و درود خدا بر او، فرمود: اي مردم از خدا بترسيد، چه بسا آرزومندي که به آرزوي خود نرسيد، و سازنده ساختماني که در آن مسکن نکرد، و گرد آورندهاي که زود آنچه را گرد آورده رها خواهد کرد، شايد که از راه باطل گرد آورده، و يا حق ديگران را باز داشته، و با حرام به هم آميخته، که گناهش بر گردن اوست، و با سنگيني بار گناه در ميگذرد، و با پشيماني و حسرت به نزد خدا ميرود که: «در دنيا و آخرت زيان کرده و اين است زيانکاري آشکار»
حکمت 345
يکي از راههاي پاک ماندن
(معنوي) و درود خدا بر او، فرمود: دست نيافتن به گناه نوعي عصمت است.
حکمت 336
مسؤوليّت وعده دادن
(اخلاقي، اجتماعي) و درود خدا بر او، فرمود: کسي که چيزي از او خواسته اند تا وعده نداده آزاد است.
حکمت 337
ضرورت عمل گرايي
(اخلاقي، تربيتي) و درود خدا بر او، فرمود: دعوت کننده بي عمل، چون تير انداز بدون کمان است.
حکمت 338
اقسام علم
(علمي) و درود خدا بر او، فرمود: علم دو گونه است: علم فطري و علم اکتسابي، علم اکتسابي اگر هماهنگ با علم فطري«» نباشد سودمند نخواهد بود.
حکمت 339
قدرت و حاکميّت انديشه
(سياسي) و درود خدا بر او، فرمود: استواري رأي با کسي است که قدرت و دارايي دارد، با روي آوردن قدرت،روي آورد، و با پشت کردن آن روي بر تابد.
حکمت 340
ارزش پاکدامني و شکرگزاري
(اخلاقي، اقتصادي) و درود خدا بر او، فرمود: پاکدامني زيور تهيدستي، و شکرگزاري زيور بي نيازي (ثروتمندي) است.
حکمت 331
ارزش اطاعت و بندگي
(عبادي، اعتقادي) و درود خدا بر او، فرمود: خداي سبحان طاعت را غنيمت زيرکان قرار داد آنگاه که مردم ناتوان، کوتاهي کنند.
حکمت 332
مسؤوليّت رهبري
(سياسي) و درود خدا بر او، فرمود: حاکم اسلامي، پاسبان خدا در زمين اوست.
حکمت 333
روانشناسي مؤمن
(علمي، اجتماعي) و درود خدا بر او، فرمود: (در توصيف مؤمن فرمود) شادي مؤمن در چهره او، و اندوه وي در دلش پنهان است، سينهاش از هر چيزي فراختر، و نفس او از هر چيزي خوارتر است. برتري جويي را زشت، و رياکاري را دشمن ميشمارد، اندوه او طولاني، و همّت او بلند است، سکوتش فراوان، و وقت او با کار گرفته است، شکرگزار و شکيبا و ژرف انديش است. از کسي درخواست ندارد و نرمخو و فروتن است، نفس او از سنگ خارا سختتر امّا در دينداري از بنده خوارتر است.
حکمت 334
ياد مرگ و آرزوها
(اخلاقي) و درود خدا بر او، فرمود: اگر بنده خدا أجل و پايان کارش را ميديد، با آرزو و فريب آن دشمني ميورزيد.
حکمت 335
آفات اموال
(اقتصادي) و درود خدا بر او، فرمود: براي هر کسي در مال او دو شريک است: وارث، و حوادث.
حکمت 326
مهلت پذيرش توبه
(معنوي) و درود خدا بر او، فرمود: عمري که خدا از فرزند آدم پوزش را ميپذيرد شصت سال است.
حکمت 327
پيروزي مسولیت نعمت هاي دروغين
(سياسي، اخلاقي) و درود خدا بر او، فرمود: پيروز نشد آن کس که گناه بر او چيرگي يافت، و آن کس که با بدي پيروز شد شکست خورده است.
حکمت 328
وظيفه سرمايه داران
(اقتصادي، اجتماعي) و درود خدا بر او، فرمود: همانا خداي سبحان روزي فقراء را در اموال سرمايه داران قرار داده است، پس فقيري گرسنه نمي ماند جز به کاميابي توانگران، و خداوند از آنان در باره گرسنگي گرسنگان خواهد پرسيد.
حکمت 329
بي نيازي از عذر خواهي
(اخلاق اجتماعي) و درود خدا بر او، فرمود: بي نيازي از عذر خواهي، گراميتر از عذر راستين است.
حکمت 330
مسؤوليت نعمتها
(اعتقادي) و درود خدا بر او، فرمود: کمترين حق خدا بر عهده شما اينکه از نعمتهاي الهي در گناهان ياري نگيريد.