برگه بعد

فهرست

برگه قبل



  نامه شماره : 46 
   و من كتاب له ع إ لى بَعْضِ عُمّالِهِ:  
اءَمَّا بَعْدُ، فَإِنَّكَ مِمَّنْ اءَسْتَظْهِرُ بِهِ عَلَى إِقَامَةِ الدِّينِ، وَ اءَقْمَعُ بِهِ نَخْوَةَ الْاءَثِيمِ، وَ اءَسُدُّ بِهِ لَهَاةَ الثَّغْرِ الْمَخُوفِ، فَاسْتَعِنْ بِاللَّهِ عَلَى مَا اءَهَمَّكَ، وَاخْلِطِ الشِّدَّةَ بِضِغْثٍ مِنَ اللِّينِ، وَارْفُقْ مَا كَانَ الرِّفْقُ اءَرْفَقَ، وَاعْتَزِمْ بِالشِّدَّةِ حِينَ لاَ يُغْنِي عَنْكَ إِلا الشِّدَّةُ، وَاخْفِضْ لِلرَّعِيَّةِ جَنَاحَكَ، وَابْسُطْ لَهُمْ وَجْهَكَ وَ اءَلِنْ لَهُمْ جَانِبَكَ، وَ آسِ بَيْنَهُمْ فِي اللَّحْظَةِ وَالنَّظْرَةِ وَالْإِشَارَةِ وَالتَّحِيَّةِ، حَتَّى لاَ يَطْمَعَ الْعُظَمَاءُ فِي حَيْفِكَ، وَ لاَ يَيْاءَسَ الضُّعَفَاءُ مِنْ عَدْلِكَ، وَالسَّلاَمُ.


  ترجمه نامه شماره : 46 
   نامه اى از آن حضرت (ع ) به يكى از عمال خود:  
اما بعد، تو از كسانى هستى كه در برپاى داشتن دين از آنان يارى مى جويم و نخوت و سركشى گناهكاران را به آنان فرو مى كوبم و مرزهايى را كه از آنها بيم رخنه يافتن دشمن است به آنان مى بندم . پس آهنگ هر كار كه مى كنى از خداى يارى بخواه و درشتى را به پاره اى نرمى بياميز و، در آنجا كه نرمى و مدارا بايد، نرمى و مدارا كن و در آنجا كه جز درشتى تو را به كار نيايد، درشتى نماى و با رعيت فرو تن باش و گشاده روى و نرمخوى . و مباد كه يكى را به گوشه چشم نگرى و يكى را روياروى نگاه كنى يا يكى را به اشارت پاسخ گويى و يكى را با درود و تحيت . با همگان يكسان باش تا بزرگان به طمع نيفتند كه تو را به ستم كردن بر ناتوانان برانگيزند و ناتوانان از عدالت تو نوميد نگردند. والسلام .


  نامه شماره : 47 
   و من وصية له ع لِلْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ ع لَمَا ضَرَبَهُ ابْنُ مُلْجَمٍ لَعَنَهُ اللّهُ:  
اءُوصِيكُمَا بِتَقْوَى اللَّهِ، وَ اءَلا تَبْغِيَا الدُّنْيَا وَ إِنْ بَغَتْكُمَا، وَ لاَ تَأْسَفَا عَلَى شَيْءٍ مِنْهَا زُوِيَ عَنْكُمَا، وَ قُولاَ بِالْحَقِّ، وَاعْمَلاَ لِلْاءَجْرِ، وَ كُونَا لِلظَّالِمِ خَصْما، وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْنا.
اءُوصِيكُمَا وَ جَمِيعَ وَلَدِي وَ اءَهْلِي وَ مَنْ بَلَغَهُ كِتَابِي بِتَقْوَى اللَّهِ، وَ نَظْمِ اءَمْرِكُمْ، وَ صَلاَحِ ذَاتِ بَيْنِكُمْ، فَإِنِّي سَمِعْتُ جَدَّكُمَا صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَقُولُ: صَلاَحُ ذَاتِ الْبَيْنِ اءَفْضَلُ مِنْ عَامَّةِ الصَّلاَةِ وَالصِّيَامِ.
اللَّهَ اللَّهَ فِي الْاءَيْتَامِ، فَلاَ تُغِبُّوا اءَفْوَاهَهُمْ، وَ لاَ يَضِيعُوا بِحَضْرَتِكُمْ.
وَاللَّهَ اللَّهَ فِي جِيرَانِكُمْ، فَإِنَّهُمْ وَصِيَّةُ نَبِيِّكُمْ، مَا زَالَ يُوصِي بِهِمْ حَتَّى ظَنَنَّا اءَنَّهُ سَيُوَرِّثُهُمْ.
وَاللَّهَ اللَّهَ فِي الْقُرْآنِ لاَ يَسْبِقُكُمْ بِالْعَمَلِ بِهِ غَيْرُكُمْ.
وَاللَّهَ اللَّهَ فِي الصَّلاَةِ فَإِنَّهَا عَمُودُ دِينِكُمْ.
وَاللَّهَ اللَّهَ فِي بَيْتِ رَبِّكُمْ، لاَ تُخَلُّوهُ مَا بَقِيتُمْ، فَإِنَّهُ إِنْ تُرِكَ لَمْ تُنَاظَرُوا.
وَاللَّهَ اللَّهَ فِي الْجِهَادِ بِاءَمْوَالِكُمْ وَ اءَنْفُسِكُمْ وَ اءَلْسِنَتِكُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ، وَ عَلَيْكُمْ بِالتَّوَاصُلِ وَالتَّبَاذُلِ، وَ إِيَّاكُمْ وَالتَّدَابُرَ وَالتَّقَاطُعَ.
لاَ تَتْرُكُوا الْاءَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ فَيُوَلَّى عَلَيْكُمْ شِرَارُكُمْ ثُمَّ تَدْعُونَ فَلاَ يُسْتَجَابُ لَكُمْ.
ثُمَّ قَالَ: يَا بَنِي عَبْدِالْمُطَّلِبِ لاَ اءُلْفِيَنَّكُمْ تَخُوضُونَ دِمَاءَ الْمُسْلِمِينَ خَوْضا تَقُولُونَ: قُتِلَ اءَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ، قُتِلَ اءَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ اءَلاَ لاَ يَقْتُلُنَّ بِي إِلا قَاتِلِي .
انْظُرُوا إِذَا اءَنَا مُتُّ مِنْ ضَرْبَتِهِ هَذِهِ فَاضْرِبُوهُ ضَرْبَةً بِضَرْبَةٍ وَ لاَ يُمَثَّلُ بِالرَّجُلِ فَإِنِّي سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه و آله يَقُولُ: إِيَّاكُمْ وَالْمُثْلَةَ وَ لَوْ بِالْكَلْبِ الْعَقُورِ.


  ترجمه نامه شماره : 47 
   وصيتى از آن حضرت (ع ) به حسن و حسين عليهما السلام هنگامى كه ابن ملجم (لعنه الله ) او راضربت زد:  
شما را به ترس از خدا وصيت مى كنم و وصيت مى كنم كه در طلب دنيا مباشيد، هر چند، دنيا شما را طلب كند، بر هر چه دنيايى است و آن را به دست نمى آوريد يا از دست مى دهيد، اندوه مخوريد. سخن حق بگوييد و براى پاداش آخرت كار كنيد.
ظالم را دشمن و مظلوم را ياور باشيد.
شما دو تن و همه فرزندان و خاندانم را و هر كس را كه اين نوشته به او مى رسد، به ترس از خدا و انتظام كارها و آشتى با يكديگر سفارش ‍ مى كنم . كه از رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) شنيدم كه مى گفت آشتى با يكديگر برتر است از يك سال نماز و روزه .
خدا را، خدا را، درباره يتيمان . مباد آنها را روزى سير نگه داريد و ديگر روز گرسنه و مباد كه در نزد شما تباه شوند.
خدا را، خدا را، درباره همسايگان ، همسايگان ، سفارش شده پيامبرتان (صلى الله عليه و آله ) هستند. رسول الله (صلى الله عليه و آله ) همواره درباره آنان سفارش مى كرد، به گونه اى كه گمان برديم كه برايشان ميراث معين خواهد كرد.
خدا را، خدا را، درباره قرآن ، مباد كه ديگران در عمل كردن به آن بر شما پيشى گيرند.
خدا را، خدا را، درباره نماز، كه نماز ستون دين شماست . خدا را، خدا را، درباره خانه پروردگارتان . مباد تا هستيد آن را خالى بگذاريد كه اگر زيارت خانه خدا ترك شود، شما را در عذاب مهلت ندهند.
خدا را، خدا را، درباره جهاد به مال و جان و زبان خود در راه خدا، بر شما باد پيوند با يكديگر و بخشش به يكديگر و زنهار از پشت كردن به يكديگر و بريدن از يكديگر. امر به معروف و نهى از منكر را فرو مگذاريد، كه بدترين كسانتان بر شما سرورى يابند و از آن پس ، هر چه دعا كنيد به اجابت نرسد.
سپس فرمود: اى فرزندان عبدالمطلب ، نبينم كه در خون مسلمانان فرو رفته باشيد و بانگ برآوريد كه ، اميرالمؤ منين كشته شد. بدانيد كه نبايد به قصاص خون من جز قاتلم كشته شود. بنگريد اگر من از اين ضربت كه او زده است كشته شوم شما نيز يك ضربت بر او زنيد. اعضايش را مبريد، كه من از رسول الله (صلى الله عليه و آله ) شنيدم كه فرمود: بپرهيزيد از مثله كردن حتى اگر سگ گيرنده باشد.


  نامه شماره : 48 
   و من كتاب له ع إ لى مُعاوِيَةَ:  
فَإِنَّ الْبَغْيَ وَالزُّورَ يُوتِغَانِ الْمَرْءَ فِي دِينِهِ وَ دُنْيَاهُ، وَ يُبْدِيَانِ خَلَلَهُ عِنْدَ مَنْ يَعِيبُهُ، وَ قَدْ عَلِمْتُ اءَنَّكَ غَيْرُ مُدْرِكٍ مَا قُضِيَ فَوَاتُهُ، وَ قَدْ رَامَ اءَقْوَامٌ اءَمْرا بِغَيْرِ الْحَقِّ فَتَاءَلَّوْا عَلَى اللَّهِ فَاءَكْذَبَهُمْ، فَاحْذَرْ يَوْما يَغْتَبِطُ فِيهِ مَنْ اءَحْمَدَ عَاقِبَةَ عَمَلِهِ، وَ يَنْدَمُ مَنْ اءَمْكَنَ الشَّيْطَانَ مِنْ قِيَادِهِ فَلَمْ يُجَاذِبْهُ.
وَ قَدْ دَعَوْتَنَا إِلَى حُكْمِ الْقُرْآنِ وَ لَسْتَ مِنْ اءَهْلِهِ، وَ لَسْنَا إِيَّاكَ اءَجَبْنَا، وَلِكَنَّا اءَجَبْنَا الْقُرْآنَ فِي حُكْمِهِ، وَالسَّلاَمُ.


  ترجمه نامه شماره : 48 
   از نامه آن حضرت (ع ) به معاويه :  
ستمكارى و دروغگويى دين و دنياى آدمى را تباه مى كند و كاستيهاى او را نزد عيبجويانش آشكار مى سازد. و تو مى دانى كه از دست رفته را باز نتوانى آورد. مردمى قصد كارى نادرست كردند و حكم خدا را تاءويل نمودند و خدايشان دروغگو شمرد. بترس از آن روز، كه هر كه عاقبتى پسنديده دارد، خشنود است و هر كه زمام خويش به دست شيطان داده و براى رهايى خود به ستيزه برنخاسته ، پشيمان است . تو ما را به حكم قرآن فرا خواندى و حال آنكه ، خود اهل قرآن نيستى . ما دعوت تو را اجابت نكرديم ، بلكه حكم قرآن را گردن نهاديم . والسلام .


  نامه شماره : 49 
   و من كتاب له ع إ لِى مُعاوِيَةَ اءَيْضا:  
اءَمَّا بَعْدُ، فَإِنَّ الدُّنْيَا مَشْغَلَةٌ عَنْ غَيْرِهَا، وَ لَمْ يُصِبْ صَاحِبُهَا مِنْهَا شَيْئا إِلا فَتَحَتْ لَهُ حِرْصا عَلَيْهَا، وَ لَهَجا بِهَا، وَ لَنْ يَسْتَغْنِيَ صَاحِبُهَا بِمَا نَالَ فِيهَا عَمَّا لَمْ يَبْلُغْهُ مِنْهَا، وَ مِنْ وَرَاءِ ذَلِكَ فِرَاقُ مَا جَمَعَ، وَ نَقْضُ مَا اءَبْرَمَ! وَ لَوِ اعْتَبَرْتَ بِمَا مَضَى حَفِظْتَ مَا بَقِيَ، وَالسَّلاَمُ.


  ترجمه نامه شماره : 49 
   نامه اى از آن حضرت (ع ) به معاويه  
اما بعد. دنيا آدمى را چنان به خود مشغول مى دارد، كه از ديگر چيزها غافل مى گرداند. دنيا طلب از دنيا بهره اى نبرد، جز آنكه ، آزمندى و شيفتگيش فزونى گيرد.
و آنچه از دنيا به چنگش افتاده او را از آنچه هنوز به دستش نيفتاده ، بى نياز نكند. پس از آن جدايى است ، از آنچه گرد آورده يا شكستن و در هم ريختن آنچه محكم كرده و انتظام داده . اگر از آنچه گذشته است پند گيرى ، باقى مانده را نگه توانى داشت . والسلام .


  نامه شماره : 50 
   و من كتاب له ع إ لى اءُمَرائه عَلَى الْجُيُوشِ:  
مِنْ عَبْدِ اللَّهِ عَلِيِّ بْنِ اءَبِي طَالِبٍ اءَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ إِلَى اءَصْحَابِ الْمَسَالِحِ.
اءَمَّا بَعْدُ، فَإِنَّ حَقّا عَلَى الْوَالِي اءَلا يُغَيِّرَهُ عَلَى رَعِيَّتِهِ فَضْلٌ نَالَهُ، وَ لاَ طَوْلٌ خُصَّ بِهِ، وَ اءَنْ يَزِيدَهُ مَا قَسَمَ اللَّهُ لَهُ مِنْ نِعَمِهِ دُنُوّا مِنْ عِبَادِهِ، وَ عَطْفا عَلَى إِخْوَانِهِ.
اءَلاَ وَ إِنَّ لَكُمْ عِنْدِي اءَلا اءَحْتَجِزَ دُونَكُمْ سِرّا إِلا فِي حَرْبٍ، وَ لاَ اءَطْوِيَ دُونَكُمْ اءَمْرا إِلا فِي حُكْمٍ، وَ لاَ اءُؤَخِّرَ لَكُمْ حَقّا عَنْ مَحَلِّهِ، وَ لاَ اءَقِفَ بِهِ دُونَ مَقْطَعِهِ، وَ اءَنْ تَكُونُوا عِنْدِي فِي الْحَقِّ سَوَاءً، فَإِذَا فَعَلْتُ ذَلِكَ وَجَبَتْ لِلَّهِ عَلَيْكُمُ النِّعْمَةُ، وَلِي عَلَيْكُمُ الطَّاعَةُ، وَ اءَنْ لا تَنْكُصُوا عَنْ دَعْوَةٍ، وَ لاَ تُفَرِّطُوا فِي صَلاَحٍ، وَ اءَنْ تَخُوضُوا الْغَمَرَاتِ إِلَى الْحَقِّ.
فَإِنْ اءَنْتُمْ لَمْ تَسْتَقِيمُوا لِي عَلَى ذَلِكَ لَمْ يَكُنْ اءَحَدٌ اءَهْوَنَ عَلَيَّ مِمَّنِ اعْوَجَّ مِنْكُمْ، ثُمَّ اءُعْظِمُ لَهُ الْعُقُوبَةَ، وَ لاَ يَجِدُ عِنْدِي فِيهَا رُخْصَةً، فَخُذُوا هَذَا مِنْ اءُمَرَائِكُمْ، وَ اءَعْطُوهُمْ مِنْ اءَنْفُسِكُمْ مَا يُصْلِحُ اللَّهُ بِهِ اءَمْرَكُمْ، وَالسَّلاَمُ.


  ترجمه نامه شماره : 50 
   نامه اى از آن حضرت (ع ) به فرماندهان لشكرها:  
از بنده خدا على ، اميرالمؤ منين به نگهبانان مرزها. اما بعد. شايسته است كه والى اگر مالى به دستش افتاد يا به نعمتى مخصوص گرديد، نسبت به افراد رعيتش دگرگون نشود. بلكه نعمتى كه خدا به او ارزانى مى دارد، سبب فزونى نزديكى او به بندگان و توجه و مهربانيش به برادرانش ‍ گردد.
بدانيد، حقى كه شما بر عهده من داريد، اين است كه چيزى را از شما مخفى ندارم ، جز اسرار جنگ را و كارى را بى مشورت شما نكنم ، جز اجراى حكم خدا را. و حقى را كه از آن شماست از موعد خود به تاءخير نيفكنم و تا به انجامش نرسانم از پاى ننشينم و حق شما را به تساوى دهم . چون چنين كردم ، بر خداست كه نعمت خود بر شما عنايت كند و بر شماست كه از من فرمان ببريد و اگر شما را فرا خواندم درنگ روا نداريد و در انجام دادن كارى ، كه صلاح شما را در آن مى دانم ، قصور مورزيد و در راه حق خود را به سختيها افكنيد.
اگر در آنچه مى گويم خلاف روا داريد، هيچكس در نزد من ، خوارتر و بى ارج تر از آنكه سر بر تافته و به راه كج رفته است ، نخواهد بود. من او را سخت عقوبت خواهم كرد و او را از عقوبت من رهايى نيست . پس اين فرمان را از هر كه بر شما امير است بپذيريد و در آنچه خداوند كارهايتان را بدان به صلاح مى آورد، از ايشان فرمان بريد. والسلام .


  نامه شماره : 51 
   و من كتاب له ع إ لى عُمّالِهِ عَلَى الْخَراجِ:  
مِنْ عَبْدِ اللَّهِ عَلِيِّ اءَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ إِلَى اءَصْحَابِ الْخَرَاجِ، اءَمَّا بَعْدُ، فَإِنَّ مَنْ لَمْ يَحْذَرْ مَا هُوَ صَائِرٌ إِلَيْهِ لَمْ يُقَدِّمْ لِنَفْسِهِ مَا يُحْرِزُهَا، وَاعْلَمُوا اءَنَّ مَا كُلِّفْتُمْ بِهِ يَسِيرٌ، وَ اءَنَّ ثَوَابَهُ كَثِيرٌ، وَ لَوْ لَمْ يَكُنْ فِيمَا نَهَى اللَّهُ عَنْهُ مِنَ الْبَغْيِ وَالْعُدْوَانِ عِقَابٌ يُخَافُ لَكَانَ فِي ثَوَابِ اجْتِنَابِهِ مَا لاَ عُذْرَ فِي تَرْكِ طَلَبِهِ.
فَاءَنْصِفُوا النَّاسَ مِنْ اءَنْفُسِكُمْ، وَاصْبِرُوا لِحَوَائِجِهِمْ، فَإِنَّكُمْ خُزَّانُ الرَّعِيَّةِ، وَ وُكَلاَءُ الْاءُمَّةِ، وَ سُفَرَاءُ الْاءَئِمَّةِ، وَ لاَ تُحْسِمُوا اءَحَدا عَنْ حَاجَتِهِ، وَ لاَ تَحْبِسُوهُ عَنْ طَلِبَتِهِ، وَ لاَ تَبِيعُنَّ لِلنَّاسِ فِي الْخَرَاجِ كِسْوَةَ شِتَاءٍ وَ لاَ صَيْفٍ وَ لاَ دَابَّةً يَعْتَمِلُونَ عَلَيْهَا وَ لاَ عَبْدا، وَ لاَ تَضْرِبُنَّ اءَحَدا سَوْطا لِمَكَانِ دِرْهَمٍ، وَ لاَ تَمَسُّنَّ مَالَ اءَحَدٍ مِنَ النَّاسِ مُصَلِّ وَ لاَ مُعَاهَدٍ إِلا اءَنْ تَجِدُوا فَرَسا اءَوْ سِلاَحا يُعْدَى بِهِ عَلَى اءَهْلِ الْإِسْلاَمِ، فَإِنَّهُ لاَ يَنْبَغِي لِلْمُسْلِمِ اءَنْ يَدَعَ ذَلِكَ فِي اءَيْدِي اءَعْدَاءِ الْإِسْلاَمِ فَيَكُونَ شَوْكَةً عَلَيْهِ، وَ لاَ تَدَّخِرُوا اءَنْفُسَكُمْ نَصِيحَةً، وَ لاَ الْجُنْدَ حُسْنَ سِيرَةٍ، وَ لاَ الرَّعِيَّةَ مَعُونَةً، وَ لاَ دِينَ اللَّهِ قُوَّةً، وَ اءَبْلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ سَبيلِهِ مَا اسْتَوْجَبَ عَلَيْكُمْ، فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ قَدِ اصْطَنَعَ عِنْدَنَا وَ عِنْدَكُمْ اءَنْ نَشْكُرَهُ بِجُهْدِنَا، وَ اءَنْ نَنْصُرَهُ بِمَا بَلَغَتْ قُوَّتُنَا، وَ لاَ قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ.الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ


  ترجمه نامه شماره : 51 
   نامه آن حضرت (ع ) به كارگزارانش در امر خراج :  
از بنده خدا، على اميرالمؤ منين به كارگزاران خراج . اما بعد. كسى كه از روز حساب ، روزى كه روى در آمدن دارد بيم به دل راه ندهد، چيزى كه در آن روز نگهبانش خواهد بود پيشاپيش نفرستد. بدانيد، كه آنچه به انجام دادنش مكلف شده ايد، اندك است و پاداش آن بسيار. اگر در آنچه خداوند شما را از آن نهى كرده ، چون ستم و تجاوز، عقابى نبود كه مردم از آن بترسند، در اجتناب از آنها آن قدر ثواب هست كه مردم را براى ترك آنها بهانه اى نباشد. پس خود، داد مردم را بدهيد و در معاشرت با آنان انصاف را فرو مگذاريد و براى برآوردن نيازهايشان ، حوصله به خرج دهيد. شما خازنان رعيت هستيد و وكيلان امت و سفيران امامان . كسى را كه نيازى دارد، در برآوردن آن درنگ مكنيد آنسان ، كه به خشم آيد و او را از مطلوبش باز نداريد و براى گرفتن خراج ، جامه تابستانى و زمستانى مردم را يا ستورى كه با آن كار مى كنند يا بنده آنها را مفروشيد و هيچكس ‍ را براى درهمى تازيانه نزنيد و دست به مال هيچكس ، چه مسلمان و چه ذمى ، نبريد، مگر آنكه ، اسبى يا سلاحى نزد آنان بيابيد كه بدان بر مسلمانان تجاوز كنند و مسلمانان را شايسته نيست كه اينگونه چيزها را در دست دشمن اسلام واگذارد تا سبب نيرومندى او بر ضد اسلام گردد. از خيرخواهى ديگران دريغ نكنيد و با سپاهيان رفتار نيكو را فرو مگذاريد و از يارى رعيت باز مايستيد و در تقويت دين درنگ روا مداريد. آنچه در راه خدا بر شما واجب است به جاى آريد، زيرا خداوند سبحان از ما و شما خواسته است كه در سپاسگزاريش تا توانيم بكوشيم و تا توانمان هست ياريش كنيم . هيچ نيرويى جز از سوى خداوند نيست .


  نامه شماره : 52 
   و من كتاب له ع إ لى اءُمَراء البِلادِ فِي مَعْنَى الصَّلاةِ:  
اءَمَّا بَعْدُ، فَصَلُّوا بِالنَّاسِ الظُّهْرَ حَتَّى تَفِي ءَ الشَّمْسُ مِنْ مِثْلَ مَرْبِضِ الْعَنْزِ، وَ صَلُّوا بِهِمُ الْعَصْرَ وَالشَّمْسُ بَيْضَاءُ حَيَّةٌ فِي عُضْوٍ مِنَ النَّهَارِ حِينَ يُسَارُ فِيهَا فَرْسَخَانِ، وَ صَلُّوا بِهِمُ الْمَغْرِبَ حِينَ يُفْطِرُ الصَّائِمُ وَ يَدْفَعُ الْحَاجُّ إِلَى مِنًى وَ صَلُّوا بِهِمُ الْعِشَاءَ حِينَ يَتَوَارَى الشَّفَقُ إِلَى ثُلُثِ اللَّيْلِ، وَ صَلُّوا بِهِمُ الْغَدَاةَ وَالرَّجُلُ يَعْرِفُ وَجْهَ صَاحِبِهِ، وَ صَلُّوا بِهِمْ صَلاَةَ اءَضْعَفِهِمْ وَ لاَ تَكُونُوا فَتَّانِينَ.


  ترجمه نامه شماره : 52 
   نامه اى از آن حضرت (ع ) به امراى بلاد در باب اوقات نماز:  
اما بعد. نماز ظهر را تا زمانى با مردم بگزاريد كه سايه آفتاب به قدر جاى خفتن بزى گردد. و نماز عصر را زمانى با ايشان بگزاريد كه آفتاب سفيد باشد و تابنده و از روز آن قدر مانده باشد كه در آن دو فرسنگ راه توان پيمود. و نماز مغرب را تا زمانى با آنها بگزاريد كه روزه دار، روزه مى گشايد و حاجى روانه منا مى گردد و نماز عشاء را زمانى با ايشان بگزاريد كه شفق پنهان گردد تا ثلثى از شب بگذر و نماز صبح را زمانى با ايشان بگزاريد كه هر كس صورت ديگرى را تواند شناخت و نماز را در حد توان ناتوانترينشان به جاى آريد، كه موجب فتنه انگيزيشان نگرديد.

برگه بعد

فهرست

برگه قبل