داستانی عبرت آموز از خاندان برمکی

دیدگاه‌ها برای داستانی عبرت آموز از خاندان برمکی بسته هستند

به فضل بن یحیى برمکى که مانند پدر و برادرانش ، در اقتدار و سخاوت ، شهره شهر بود، خداوند پسرى عنایت کرد، و او جشن مفصلى به این مناسبت بر پا نمود، مردم از شعرا و غیر آنها مى آمدند و در آن مجلس ‍ شرکت کرده و مدیحه سرائى مى نمودند و جایزه مى گرفتند و مى رفتند.
محمود دمشقى مى گوید:
من هم در این مجلس شرکت کردم ، مى دیدم افراد مختلف به مجلس ‍ مى آیند، با شعر و نثر به مناسبت تولد پسر فضل داد سخن مى دهند ولى هیچیک از آنها در نظر فضل جلوه نمى کرد، در این وقت فضل به من رو کرد و گفت :
چه مى شود که تو نیز چند شعرى در این مورد سروده و بخوا

معرفی عقل وفضل

بدون نظر »

امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: عقل پرده‏ ایست پوشاننده محبت. و فضل جمالى است هویدا پس نادرستیهاى اخلاقت را به فضلت بپوشان و با عقلت هوست را بکش تا دوستى مردم برایت سالم ماند و محبت تو بر آنها آشکار گردد.

شرح :
خواهش هاى نفسانى انسان همیشه او را تهییج و به ستم و کار زشت تحریک می ‏کنند ولى انسان عاقل به وسیله عقلش شهوت را خاموش می کند و روى آنها پرده می ‏اندازد تا از طرف آن آزارى به مردم نرسد و به راستى و حقیقت مردم را دوست داشته باشد و نیز عاقل اگر بعضى از صفات نیک را ندارد یا ناقص دارد به سبب نیکى و احسانى که به مردم می کند جلوه‏اى پیدا می کند و محبت آنها را نسبت به خود جلب می نماید.
اصول کافی جلد ۱ کتاب عقل وجهل روایت ۱۳