حکمت های نهج البلاغه ۲۹۶تا۳۰۰

بدون نظر »

حکمت ۲۹۶
پرهیز از دشمنی‏ ها
(اخلاقی) و درود خدا بر او، فرمود: (شخصی را دید که چنان بر ضد دشمنش می‏کوشید که به خود زیان می‏رسانید، فرمود:) تو مانند کسی هستی که نیزه در بدن خود فرو برد تا دیگری را که در کنار اوست بکشد
حکمت ۲۹۷
******************
ضرورت عبرت گرفتن
(اخلاقی، اجتماعی) و درود خدا بر او، فرمود: عبرت‏ها چقدر فراوانند و عبرت پذیران چه اندک
******************
حکمت ۲۹۸
اعتدال در دشمنی‏ ها
(اخلاقی، سیاسی) و درود خدا بر او، فرمود: کسی که در دشمنی زیاده روی کند گناهکار، و آن کس که در دشمنی کوتاهی‏ کند ستمکار است، و هر کس که بی‏ دلیل دشمنی کند نمی‏تواند با تقوا باشد
******************
حکمت ۲۹۹
نماز در نگرانی‏ها
(اعتقادی) و درود خدا بر او، فرمود: آنچه که بین من و خدا نارواست اگر انجام دهم و مهلت دو رکعت نماز داشته باشم که از خدا عافیت طلبم، مرا اندوهگین نخواهد ساخت.
******************
حکمت ۳۰۰
شگفتی روزی بندگان
(اعتقادی) و درود خدا بر او، فرمود: (از امام پرسیدند چگونه خدا با فراوانی انسان‏ها به حسابشان رسیدگی می‏کند پاسخ داد:) آن چنانکه با فراوانی آنان روزیشان می‏دهد (و باز پرسیدند چگونه به حساب انسان‏ها رسیدگی می‏کند که او را نمی‏بینند فرمود) همان گونه که آنان را روزی می‏دهد و او را نمی‏بینند

قصار الحکم نهج البلاغه ۲۳۶ الی ۲۴۰

بدون نظر »

حکمت ۲۳۶
زشتی دنیای حرام
(اخلاقی ، اعتقادی ) و درود خدا بر او، فرمود: به خدا سوگند این دنیای شما که به انواع حرام آلوده است، در دیده من از استخوان خوکی که در دست بیماری جذامی باشد، پست ‏تر است
حکمت ۲۳۷
اقسام عبادت
(عبادی ، معنوی ) و درود خدا بر او، فرمود: گروهی خدا را به امید بخشش پرستش کردند، که این پرستش بازرگانان است، و گروهی او را از روی ترس عبادت کردند که این عبادت بردگان است، و گروهی خدا را از روی سپاسگزاری پرستیدند و این پرستش آزادگان است.
حکمت ۲۳۸
مشکلات تشکیل خانواده
(اخلاقی ، اجتماعی ) و درود خدا بر او، فرمود: زن و زندگی ، همه ‏اش زحمت و دردسر است و زحمت بارتر اینکه چاره ‏ای جز بودن با او نیست«».
حکمت ۲۳۹
زشتی سستی و سخن چینی
(اخلاقی ، اجتماعی ) و درود خدا بر او، فرمود: هر کس تن به سستی دهد، حقوق را پایمال کند، و هر کس سخن چین را پیروی کند دوستی را به نابودی کشاند.
حکمت ۲۴۰
غصب و ویرانی
(اقتصادی ، سیاسی ) و درود خدا بر او، فرمود: سنگ غصبی در بنای خانه، مایه ویران شدن آن است.
(این سخن از رسول خدا نقل شده است، و اینکه سخن پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم و علی علیه السّلام شبیه یکدیگرند جای شگفتی نیست برای اینکه هر دو از یک جا سر چشمه گرفته و در دو ظرف ریخته شده است).
حکمت های نهج البلاغه

حکمت های نهج البلاغه ۲۰۱ تا ۲۰۵

بدون نظر »

حکمت ۲۰۱
امدادهای الهی و حفظ انسان
(اعتقادی ، معنوی ) و درود خدا بر او، فرمود: با هر انسانی دو فرشته است که او را حفظ می ‏کنند، و چون تقدیر الهی فرا رسد، تنهایش می ‏گذارند، که همانا زمان عمر انسان، سپری نگهدارنده است.
*********************************
حکمت ۲۰۲
واقع نگری در مسائل سیاسی
(سیاسی ) و درود خدا بر او، فرمود: (طلحه و زبیر خدمت امام آمدند و گفتند با تو بیعت کردیم که ما در حکومت شریک تو باشیم، فرمود) نه هرگز بلکه شما در نیرو بخشیدن، و یاری خواستن شرکت دارید، و دو یاورید به هنگام ناتوانی و درماندگی در سختی ‏ها.
*********************************
حکمت ۲۰۳
یاد مرگ و پرهیزکاری
(اخلاقی ) و درود خدا بر او، فرمود: ای مردم از خدایی بترسید که اگر سخنی گویید می ‏شنود، و اگر پنهان دارید می ‏داند، و برای مرگی آماده باشید، که اگر از آن فرار کنید شما را می ‏یابد، و اگر بر جای خود بمانید شما را می ‏گیرد، و اگر فراموشش کنید شما را از یاد نبرد.
*********************************
حکمت ۲۰۴
بی ‏توجّهی به سپاسگذاری مردم
(اخلاقی ، اجتماعی ) و درود خدا بر او، فرمود: ناسپاسی مردم تو را از کار نیکو باز ندارد، زیرا هستند کسانی ، بی آن که از تو سودی برند تو را می ‏ستایند، چه بسا ستایش اندک آنان برای تو، سودمندتر از ناسپاسی ناسپاسان باشد. (و خداوند نیکوکاران را دوست دارد)
*********************************
حکمت ۲۰۵
گنجایش نامحدود ظرف علم
(علمی ) و درود خدا بر او، فرمود: هر ظرفی با ریختن چیزی در آن پر می ‏شود جز ظرف دانش که هر چه در آن جای دهی ، وسعتش بیشتر می ‏شود.

حکمت نهج البلاغه ۱۷۰ تا۱۷۵

بدون نظر »

حکمت ۱۷۱
ره آورد شوم حرام خواری
(اخلاقی ، اجتماعی ) و درود خدا بر او، فرمود: بسا لقمه‏ ای گلوگیر که از لقمه‏ های فراوانی محروم می ‏کند.
حکمت ۱۷۲
نادانی و دشمنی ‏ها
(اخلاقی ، علمی ) و درود خدا بر او، فرمود: مردم دشمن چیزهایی هستند که نمی ‏دانند.
حکمت ۱۷۳
ارزش مشورت‏ها
(اخلاقی ، اجتماعی ) و درود خدا بر او، فرمود: آن کس که از افکار و آراء گوناگون استقبال کند، صحیح را از خطا خوب شناسد.
حکمت ۱۷۴
ارزش خشم در راه خدا
(اخلاق سیاسی ، عقیدتی ) و درود خدا بر او، فرمود: آن کس که دندان خشم در راه خدا بر هم فشارد، بر کشتن باطل گرایان، توانمند گردد.
حکمت ۱۷۵
راه درمان ترس
(اخلاقی ، علمی ، تربیتی ) و درود خدا بر او، فرمود: هنگامی که از چیزی می ‏ترسی ، خود را در آن بیفکن، زیرا گاهی ترسیدن از چیزی ، از خود آن سخت‏تر است

قصار الحکم نهج البلاغه ۱۵۶تا ۱۶۰

بدون نظر »

حکمت ۱۵۶
ضرورت خدا شناسی و اطاعت
(اخلاقی ، عبادی ، اعتقادی ) و درود خدا بر او، فرمود: خدای را اطاعت کنید که در نشناختن پروردگار عذری ندارید.
حکمت ۱۵۷
فراهم بودن راه‏ های هدایت
(اخلاقی ، اقتصادی ) و درود خدا بر او، فرمود: اگر چشم بینا داشته باشید، حقیقت را نشانتان داده ‏اند، اگر هدایت می ‏طلبید شما را هدایت کردند، اگر گوش شنوا دارید، حق را به گوشتان خواندند.
حکمت ۱۵۸
روش برخورد با دوستان بد
(اخلاقی ، اجتماعی ) و درود خدا بر او، فرمود: برادرت را با احسانی که در حق او می ‏کنی سرزنش کن، و شر او را با بخشش باز گردان.
حکمت ۱۵۹
پرهیز از مواضع اتّهام
(اخلاق اجتماعی ) و درود خدا بر او، فرمود: کسی که خود را در جایگاه تهمت قرار داد، نباید جز خود را نکوهش کند
حکمت ۱۶۰
قدرت و زورگویی
(اخلاقی ، سیاسی ) و درود خدا بر او، فرمود: هر کس قدرت به دست آورد، زورگویی دارد.

قصار الحکم نهج البلاغه ۱۵۱ تا ۱۵۵

بدون نظر »

حکمت ۱۵۱
ضرورت آینده نگری
(اخلاقی ) و درود خدا بر او، فرمود: هر کس را پایانی است، تلخ یا شیرین.
حکمت ۱۵۲
توجه به فنا پذیری
(اخلاقی ) و درود خدا بر او، فرمود: آنچه روی می ‏آورد، باز می ‏گردد، و چیزی که باز گردد گویی هرگز نبوده است
حکمت ۱۵۳
صبر و پیروزی
(اخلاقی ، سیاسی ) و درود خدا بر او، فرمود: انسان شکیبا، پیروزی را از دست نمی ‏دهد، هر چند زمان آن طولانی شود.
حکمت ۱۵۴
اهمیّت نیّت‏ها
(اخلاقی ، سیاسی ) و درود خدا بر او، فرمود: آن کس که از کار مردمی خشنود باشد، چونان کسی است که همراه آنان بوده و هر کس که به باطلی روی آورد، دو گناه بر عهده او باشد، گناه کردار باطل، و گناه خشنودی به کار باطل.
حکمت ۱۵۵
ضرورت پایبندی به عهد و پیمان
(اخلاق اجتماعی ) و درود خدا بر او، فرمود: عهد و پیمان‏ها را پاس دارید به خصوص با وفاداران.

پند امام به یکی از اصحاب

بدون نظر »

حکمت ۱۵۰
ضدّ ارزش‏ها و هشدارها
(اخلاقی ، اجتماعی ، سیاسی ) و درود خدا بر او، فرمود: (مردی از امام در خواست اندرز کرد.) از کسانی مباش که بدون عمل صالح به آخرت امیدوار است، و توبه را با آرزوهای دراز به تأخیر می ‏اندازد، در دنیا چونان زاهدان، سخن می ‏گوید، اما در رفتار همانند دنیا پرستان است، اگر«» نعمت‏ها به او برسد سیر نمی ‏شود، و در محرومیّت قناعت ندارد، از آنچه به او رسید شکر گزار نیست، و از آنچه مانده زیاده طلب است. دیگران را پرهیز می ‏دهد اما خود پروا ندارد به فرمانبرداری امر می ‏کند اما خود فرمان نمی ‏برد، نیکوکاران را دوست دارد، اما رفتارشان را ندارد گناهکاران را دشمن دارد اما خود یکی از گناهکاران است، و با گناهان فراوان مرگ را دوست نمی ‏دارد، اما در آنچه که مرگ را ناخوشایند ساخت پافشاری دارد، اگر بیمار شود پشیمان می ‏شود، و اگر تندرست باشد سرگرم خوشگذرانی ‏هاست در سلامت مغرور و در گرفتاری نا امید است اگر مصیبتی به او رسد به زاری خدا را می ‏خواند. اگر به گشایش دست یافت مغرورانه از خدا روی بر می ‏گرداند، نفس به نیروی گمان ناروا، بر او چیرگی دارد، و او با قدرت یقین بر نفس چیره نمی ‏گردد. برای دیگران که گناهی کمتر از او دارند نگران، و بیش از آنچه که عمل کرده امیدوار است. اگر بی نیاز گردد مست و مغرور شود، و اگر تهیدست گردد، مأیوس و سست شود. چون کار کند در آن کوتاهی ورزد، و چون چیزی خواهد زیاده روی نماید، چون در برابر شهوت قرار گیرد گناه را بر گزیده، توبه را به تأخیر انداز، و چون رنجی به او رسد از راه ملت اسلام دوری گزیند، عبرت آموزی را طرح می ‏کند امّا خود عبرت نمی ‏گیرد در پند دادن مبالغه می ‏کند امّا خود پند پذیر نمی ‏باشد. سخن بسیار می ‏گوید، امّا کردار خوب او اندک است برای دنیای زودگذر تلاش و رقابت دارد امّا برای آخرت جاویدان آسان می ‏گذرد سود را زیان، و زیان را سود می ‏پندار از مرگ هراسناک است امّا فرصت را از دست می ‏دهد گناه دیگری را بزرگ می ‏شمارد، امّا گناهان بزرگ خود را کوچک می ‏پندارد، طاعت دیگران را کوچک و طاعت خود را بزرگ می ‏داند مردم را سرزنش می ‏کند، امّا خود را نکوهش نکرده با خود ریاکارانه بر خورد می ‏کند خوشگذرانی با سرمایه‏ داران را بیشتر از یاد خدا با مستمندان دوست دارد، به نفع خود بر زیان دیگران حکم می ‏کند امّا هرگز به نفع دیگران بر زیان خود حکم نخواهد کرد، دیگران را هدایت امّا خود را گمراه می ‏کند، دیگران از او اطاعت می ‏کنند، و او مخالفت می ‏ورزد، حق خود را به تمام می ‏گیرد امّا حق دیگران را به کمال نمی ‏دهد، از غیر خدا می ‏ترسد، امّا از پروردگار خود نمی ‏ترسد
می ‏گویم: (اگر در نهج البلاغه جز این حکمت وجود نداشت، همین یک حکمت برای اندرز دادن کافی بود این سخن، حکمتی رسا، و عامل بینایی انسان آگاه، و عبرت آموز صاحب اندیشه است
قصار الحکم نهج البلاغه حکمت۱۵۰

حکمت های نهج البلاغه ۱۲۱ تا ۱۳۰

بدون نظر »

حکمت ۱۲۱
ارزیابی عمل ‏ها
(اخلاقی ) و درود خدا بر او، فرمود: چقدر فاصله بین دو عمل دور است: عملی که لذّتش می ‏رود و کیفر آن می ‏ماند، و عملی که رنج آن می ‏گذرد و پاداش آن ماندگار است
ادامه نوشتار »

انفاق در راه خدا

بدون نظر »

خدا را بندگانى است که نعمت خود را ویژه آنها کرده است تا مردم را سود رسانند. اینان تا زمانى که به مردم انفاق مى کنند نعمتهایشان در دستهایشان باقى است و چون نعمت خود را از مردمان دریغ داشتند، خداوند نعمتش را از آنان مى ستاند و به دیگرى مى دهد.
حکمت ۴۱۷ نهج البلاغه

بردباری

بدون نظر »

بردبارى پرده اى است ، پوشنده و عقل ، شمشیرى است برنده . پس ‍ عیبهاى اخلاقت را به بردبارى بپوش و با هواى نفست به نیروى عقلت پیکار نماى
حکمت۴۱۶ نهج البلاغه