زهـرى گـویـد: از حـضرت على بن الحسین (ع ) پرسیدند: بهترین کردارها در نزد خداوند چـیـسـت ؟ فـرمود: کردارى پس از شناختن خداى عزوجل و شناختن پیغبرش صلى الله علیه و آله بهتر از بغض دنیا نیست ، زیرا که براى آن شعبه هاى بسیارى است ، و براى گناهان نـیـز شعبه هائى است ، پس اول چیزى که بوسیله آن نافرمانى خداوند شد کبر بود و آن گـنـاه شـیطان بود آن هنگام که سر باز زد و تکبر ورزیده و از کافرین شد، سپس حرص اسـت و آن گـنـاه آدم و حـوا عـلیـهـم السـلام بـود آنـ هـنـگـام کـه خـداونـد عزوجل به آندو فرمود: (((بخورید از هر جا که مى خواهید و نزدیک نشوید بدین درخت که مـیـشـویـد از سـتـمـگـران ))) (سـوره اعـراف آیـه ۱۹) و آنـدو دنـبـال چـیزى رفتند که بدان نیازى نداشتند، و این خوى در نژادشان تا روز رستاخیز در آمـد و روى هـمـیـن اسـت کـه بـیـشـتـر آنچه آدمیزاد به جستجوى آن است چیزهائیست ک بدان نیاز نـدارد، سـپـس حـسـد اسـت و آن گـنـاه فـرزنـد آدم (قـابـیـل ) اسـت ، آنـهـنـگـام که ببرادرش (هابیل ) حسد ورزید و او را کشت ، و از این منشعب میشود: دوستى زنان ، دوستى دنیا، دوستى ریـاسـت ، دوسـتى راحتى (و راحت طلبى ) دوستى سخنورى و گفتار، دوستى برترى بر دیگران ، دوستى ثروت ، و اینها هفت خصلت است که همه آنها در دوستى دنیا گرد آمده ، و پـیـمبران و دانشمندان پس از شناختن آن گفته اند: دوستى دنیا سر هر گناهى است ، و دنیا دو قسم دنیا است ، دنیاى بلاغ (یعنى بمقدار ضرورت زندگى ، یا بمعناى وسیله رسیدن به آخرت ) و دنیاى ملعون .
اصول کافی جلد ۴ باب دوستی دنیا وحرص بر آن روایت ۸