مه 14
بی قیمتم و جز تو خریدار ندارم
گیرم بخرندم به کسی کار ندارم
گیرم دو جهانم نپسندد تو پسندی
من جز تو کسی در دو جهان یار ندارم
من دست تهی دارم و تو دست نوازش
تو باغ گلی من که به جز خار ندارم
در باغ جنان هم به هوای تو کنم رو
محتاج گلم کار به گلزار ندارم
من مشتری یوسف و در دست کلافی
جز رشته دل بر سر بازار ندارم
ای آنکه غمت ناز فروشد به دو عالم
دریاب که من غیر تو غمخوار ندارم
بگذار بخندند و بگیرند و ببندند
دیوانه ام و بیم ز آزار ندارم
آرند همه هدیه برای تو و من نیز
جز دیده گریان و دل آزار ندارم
ای قامت خم گشته و این بار معاصی
پیش کرمت خوشتر از این بار ندارم
من «میثم» و در پیروی از میثم تمار
جز دار غم عشق شما دار ندارم
حاج غلامرضا سازگار(میثم)
اشعار, امام زمان (ع)
برچسبها: غلامرضا سازگار, میثم