صابی ، ابواسحاق ، ابراهیم بن هلال ، در بلاغت ، یگانه روزگار خویش بود و در نگارش ، وحید عصر خود. به نود سالگی رسید. در خدمت خلیفه ها بود و کارهای بزرگ را به عهده داشت . و دیوان رسایل را سرپرستی می کرد. او، شیرین و تلخ روزگار چشید و خوبی و بدی آن را لمس کرد. شاعران عراق ، او را ستودند و شهرت او به آفاق رسید. خلیفه ها به هر حیله او را به اسلام خواندند و نپذیرفت . و در این راه به هر وسیله ای توسل جستند. و اسلام نیاورد. سلطان (عزالدوله ) بختیار، وزارت خویش به او پیشنهاد کرد، بدان شرط که اسلام بیاورد. صابی ، با مسلمانان ، به بهترین وجه معاشرت داشت ، و آنان را در روزه ماه در رمضان یاری می داد. قرآن را نیز از حفظ داشت و همواره می خواند. صابی ، به روزگار جوانی ، از آسایش و امنیت بیشتری بهره مند بود، تا روزگار پیری . و در قصیده ای که در مدح صاحب بن عباد سروده است به آن اشاره کرده است … صابی ، در پایان عمر، از کار بر کنار شد و به زندان افتاد.